سفارش تبلیغ
صبا ویژن
و مردى از او خواست تا ایمان را به وى بشناساند ، فرمود : ] چون فردا شود نزد من بیا ، تا در جمع مردمان تو را پاسخ گویم ، تا اگر گفته مرا فراموش کردى دیگرى آن را به خاطر سپارد که گفتار چون شکار رمنده است یکى را به دست شود و یکى را از دست برود . [ و پاسخ امام را از این پیش آوردیم و آن سخن اوست که ایمان بر چهار شعبه است . ] [نهج البلاغه]
اندیشه 17 - همسخن
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
    • ب-واقعیت برهنه از نظریه

            با انقلاب رنسانس و تحول از قدیم به جدید و خروج از سلطه کتاب و کلیسا به سوی طبیعت و عقل، عالم واقع از تصورات و نظریه‏های سابق و هر پوشش نظری دیگر، عریان شد. از این به بعد تلاش‏ها برای پر کردن این خلی‏ء نظری و جایگزین شدن اندیشه‏های جدید آغاز گشت. بنابراین انواع تلاشهای معرفتی در غرب برای ایجاد پوشش نظری جدید بر قامت عریان عالم واقع بود که مکاتب متفاوتی را پدید آورد تا پیوند معرفتی بین «من» و «جهان» باشد

         2- از نظریه‏پردازی تا نسبی‏گرایی

            نظریه‏پردازی خود را در دیگر عرصه‏های حیات علمی اروپا بسط دادحاصل این روند، پیدایش انواعی از رویکردهای نظری بود که هر کدام کل را به اجزایش تفسیر می‏کرد و دیگری را نفی می‏نمود در نتیجه آگاهی اروپایی در خطای «ردّ کل به اجزاء» واقع شد: عالم ایده است، عالم واقع خارجی است، عالم عقل است، عالم حسّ است و...، هر رویکردی، کل را به یکی از اجزایش بازگرداند در حالی که هیچ جزئی بر جزء دیگر برتری نداشت بلکه مکاتب مختلف، یکسان بودند و ترجیحی در این بین نبود، در نتیجه «تکثر» به مکتب تبدیل شد (تکثرگرایی) و اختلاف در حقیقت، عین حقیقت شد و تمدن اروپایی به تمدن تکثر و اختلاف تبدیل گشت. با افزایش رویکردهای نظری و بی‏معنا شدن حق و باطل و صواب و خطا، نسبی‏گرایی در آگاهی اروپایی راه یافت به طوری که جزئی از ساختار آن گردید.     

    •  در نتیجه هیچ یقین ثابت و مطلقی باقی نماند نه از جهت روشی، نه موضوعی و نه غایی، و آگاهی اروپایی به پوچ‏انگاری مطلق رسید و پروژه معرفتی‏اش سیر معکوس را شروع کرد یعنی از عقل به اراده، از یقین به شک، از تحقیق به بحران، از فکر به میل، از خوش‏بینی به بدبینی، از پیشرفت به انحطاط و...، آن طوری که نزد نیچه و فلاسفه اگزیستانسیالیسم به خصوص هایدگر، سارتر و در فلسفه تفکیک دریدا، به صورت آشکاری نمایان شد

    • سرنوشت خودآگاهی اروپائی

    • سرنوشت آگاهی اروپایی

          سرنوشت و آینده آگاهی اروپایی چه خواهد شد؟

         حنفی در این باره می‏گوید: آگاهی اروپایی بعد از طی مراحل مختلف خود به جایی رسیده است که لباس بدبینی به تن کرده و روح نیستی بر کالبد آن حاکم شده است. فلسفه‏های نیستی یکی از مظاهر مهم نیست‏گرایی در آگاهی اروپایی است. . نیچه با اینکه زودتر از وقت خود، از بحران عصر سخن گفت، با این وصف، بزرگ‏ترین نمونه عدمیت فراگیر می‏باشد. اعلان مرگ خدا و ردّ همه فلسفه‏های متافیزیکی، در واقع تأسیس لاهوت جدیدی بود به نام «لاهوت مرگ خدا» که جز خدا از هر چیزی سخن گفته می‏شود و خدا جز در ذات و صفات و افعال خود، در هر چیزی تجلی می‏کند. مرگ خدا به حساب انسان تمام شد و دیگر هیچ معیار کلی و فراگیری باقی نماند بلکه نسبیت در طبیعت، اخلاق، انسان و جهان فراگیر شد  

    •  هایدگر وجود انسان را برای مرگ، سارتر آن را نیستی، کامو آن را تناقض، بیهودگی و بی‏هدفی، کی‏یرکگارد آن را تناقض و نکبت دانست به طوری که سرانجام بسیاری از فلسفه‏های وجودی (اگزیستانسیالیسم) برعکس مراحل آغاز آگاهی اروپایی که وجود انسانی را به عقل، هدف، آزادی، پیشرفت و... توصیف می‏کردند، آنان شناسنامه هویت انسانی را با کلماتی مثل عبث و غیر عقلانیت توضیح دادند. به همین سان در عرصه هنر موسیقی، داستان و نقاشی هم نیستی و مرگ روح، تفوق یافت، این بحران در عرصه هنر، تعبیری از بحران عمیق‏تر در آگاهی اروپایی را در مرحله پایانی آن ترسیم می‏کند

    • امید در آگاهی اروپایی

         آیا علیرغم وجود جلوه‏های پوچی و نیستی در آگاهی اروپایی، مظاهری از امید به آینده و تولدی از نو در آن وجود دارد؟ حنفی معتقد است که داوری در این باره به رویکرد سیاسی و تمدنی یک محقق بستگی دارد که آیا نیمه پر این لیوان را ببیند آن طوری که نگاه خوش‏بینانه اروپایی از مرکز، چنین است، یا نیمه خالی آن را مشاهده کند آن گونه که نگاه بدبینانه به سرنوشت اروپا و نگاه «من» در پیرامون به مرکز این گونه است. از نظر او وراء این رویکرد سیاسی و تمدنی محقق، حقیقتی دیگر و صواب و خطایی وجود ندارد، در این معرکه آراء، هر دیدگاهی که در آینده قدرتش را بیشتر نشان دهد، میزان و معیار خواهد بود.

    • بازشناسی میراث اسلامی

    • در سه دهه گذشته مسئله عقل و نقش آن در خیزش تمدنی، درصدر عناوین و ادبیات نواندیشی و نقد میراث قرارداشته است. شماری از متفکران و پژوهشگران مطالعاتی را جهت پرتوافکنی بر مفهوم و ماهیت عقل و مؤلفه‏های اساسی آن و رابطه آن با نوسازی فرهنگی و خیزش تمدنی عرضه کرده‏اند، که مهم‏ترین این نوع مطالعات، کتاب «حول تشکیل العقل المسلم» عماد الدین خلیل، «ازمة العقل المسلم» عبدالحمید ابوسلیمان، «خلافة‏الانسان بین الوحی و العقل» عبدالمجید نجاری، «المعقول و اللامعقول» زکی نجیب محمود و «نقد العقل العربی» محمد عابد جابری است.
      این مطالعات و پژوهش‏ها بر تعیین نقش عقل در نقد فرهنگ حاکم و میراث فکری مبتنی بر آن تمرکز یافته و خواهان بازسازی فرهنگ بر پایه‏های جدید و اتکا به عقل و اصول آن به عنوان مبنای اصلی پی‏ریزی فرهنگی جایگزین شده‏اند.

    • در دوره اخیر چندین پژوهش دایرة‏المعارفی به هدف نقد میراث عرضه شده که در آنها میراث بعد تاریخی فرهنگ حاکم دانسته شده است. آغاز این پژوهش‏ها کتاب «النزعات المادیة فی‏الاسلام» (گرایش‏های مادی در اسلام) حسین مروة است. سپس طیب تیزینی کار او را در کتاب «من التراث الی الثورة» (از میراث تا انقلاب) ادامه داد. آنگاه حسن حنفی با کتاب پنج جلدی‏اش؛ یعنی «من العقیدة الی الثورة» (از عقیده تا انقلاب) و در کتاب «التراث و التجدید» (میراث و نوسازی) مقدمه آن را ارائه کرد و در همان مسیر گام زد. سپس محمد عابد جابری این‏گونه کارهای انتقادی را در کتاب سه جلدی‏اش با نام «نقد العقل العربی» (نقد عقل عربی) که با کتاب «تکوین العقل العربی» (شکل‏گیری عقل عربی) آغاز می‏شود به اوج خود رساند (لوئی صافی).

    • محمد ارکون نقد سنت را پیش شرط آزادی واقعی مسلمانان قلمداد می‌کند و محمد عابد الجابری آن را «بحران نوآوری می‌داند که نمی‌توان آن را حل نمود، مگر با بازخوانی انتقادی و امروزین سنت ما (مسلمانان2)؛ و نصر حامد ابوزید بر ضرورت دریافت بعد تاریخی سنت «به واسطه شکل‌دهی به دریافت علمی سنت که آن را در ساختار تاریخی خود قرار دهد» پافشاری می‌کند3?

    • (2? محمد عابد الجابری: اشکالیات الفکر المعاصر، مرکز دراسات الوحده العربیه، بیروت، چاپ 1 ص 62?

      3 نصر حامد ابو زید: النص ، السلطه، الحقیقه، ص 14)



    همسخن ::: چهارشنبه 93/3/21::: ساعت 6:56 عصر
    حواشی وارده: حاشیه


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 9
    بازدید دیروز: 29
    کل بازدید :424359


    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    اندیشه 17 - همسخن
    همسخن
    اندکی از آنچه ذهن ما را پر کرده ... طلبه حوزه علمیه خادم اهل بیت علیهم السلام

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<
    تشیع[10] . معارف[6] . کشکول[4] . تضاد[3] . امام[2] . خدا[2] . دبستان[2] . خانم[2] . دکتر[2] . رفیع پور[2] . ایران[2] . توسعه[2] . سیاسی[2] . سید[2] . فرامرز[2] . عمره[2] . غرب . فریب . قدرت شهوت کنترل خواسته حدیث زیبا امیرامومنین علی علیه السلام قان . قلهک . کار فرهنگی . معماری . مکروهات . مهری کویت قم نجف آیةالله حوزه سیاسی مراجع تقلید سیاست زندگینامه . موشک . میرحسین . نابرابری . نشان . نعمت . هدایت . ویران . یخچال . کارتر . کلیسا . شاه . شرق . شهبازی . شیطان، شیطان بزرگ، امریکا، مذاکره، روش مذاکره مقام معظم رهبری، ب . ظلم . علوم اجتماعی . گرمایش . محله . محمود . مردم . مسئولین . مستحبات . مطلوب . مظلوم . تیر . جامعةالزهرا . جامعه . جامعه اسلامی تذکرات کار فرهنگی سید حسن موسوی دانشگاه فرهنگ ادب ع . جامعه شناسی . جامغه الزهرا . جب . جریمه راهنمایی رانندگی پلیس نیروی انتظامی فرامرز رفیع پور جامعه . حدیث - نهج البلاغه - امیرالمؤمنین - کلمات قصار - اثر کار کوچک - . حضرت زهرا . حقوق زن زنان دفاع تعدد زوجات زن دوم مهریه . حمید بن قحطبه . حوزه . حکومت دینی . خاطره . ایرانی . باران . بد حجابی حجاب تلوزیون رسانه حکومت آخوند روحانی چادر روسری لج کرد . بیرونی . پایگاه مردمی . پرفسور . تجملات . آسایش . آشامیدن . آناتومی . آینده . اتاق خواب . اجحاف . احمدی نژاد . استعمار . اسلامی . افشار . رقابت . روحانیون . زن . زندگی - ظاهر - واقع - تکنولوژی - پیامد - ماشینی . سادات . ستم . سرمایش . سیاست . رئوف . رضا . خانه . خانواده . دریغ . دکتر . دولت . خمینی . خنثی . خواهران . خوردن . خیابان . خیریه . دانشگاه . انتخابات . اندرونی . انقلاب . انگلیس انگلستان مشکل دشمن دشمنی فرامرز رفیع پور جامعه . تعطیلی . تقلب . تلوزیون ماهواره فرهنگ دین صدا و سیما تربیت فرزند . تهران . تهویه .

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    اندیشه 17 - همسخن

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<