سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که ساعتی بر خواری فراگرفتن شکیبایی نورزد، همواره در خوارینادانی باقی بماند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
اندیشه 7 - همسخن
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
    • پیشگامان سکولاریسم عرب

      نخستین نخبگان سکولار شامل گروهى از اعراب مسیحى بود که در کالج پروتستان سورى آموزش یافته بودند و سپس در مصر سکنى گزیدند. چهره هاى مهم این گروه شِبلى شُمیّل (1917 _ 1850)، فرح آنطون (1922 _ 1874)، جرجى زیدان (1914 _ 1861)، یعقوب صوروف (1917 _ 1852)، سلامه موسى (1958 _ 1887) و نیکولا حداد (1954 _ 1878) بودند. مجلات «المقتطف» و «الهلال» به ترتیب تاسیس شده در 1876 و ،1892 مورد استفاده نویسندگان و متفکران وابسته به این گروه قرار مى گرفتند.

      اندیشه سکولاری نظریه‏ای است که تلاش می‏کند عقل و اندیشه بشری را جدا از هر نوع معرفت آسمانی و غیر این جهانی، به درک جهان وا دارد و مستقلاً فلسفه و معرفت این جهانی و نظام و آیین سیاسی و اجتماعی انسان را تنظیم نماید.

      نخستین مروجان سکولاریسم در جهان عرب روشنفکران مسیحی در سوریه و لبنان بودند.

    • 1- مسیحیان عرب

      جریان روشنفکری مسیحی عرب که قلمرو نفوذ فکری و فرهنگی‏شان از شامات به مصر کشیده شد، غرب را به عنوان یک خطر تصور نمی‏کردند بلکه الگویی می‏دانستند که باید از آن پیروی کرد

      افکار و اندیشه‏های متفکرین غرب از قبیل منتسکیو، روسو، ولتر، اگوست کنت، ارنست رنان، جان استوارت میل، داروین، اسپنسر از طریق متجددین مسیحی عرب زبان (از قبیل فرح آنطون و شبلی شمیل) به عربی ترجمه و منتشر شد.

      فرح آنطون (1922 _ 1874) که در 1897 از طرابلس به قاهره مهاجرت کرد براى ترویج دیدگاه هایش بررسى زندگى و فلسفه ابن رشد را برگزید. وى به شکلى چنان گسترده تحت تاثیر آثار «ارنست رنان» بود که حورانى او را استاد آنطون مى داند. آنطون معتقد بود که جدال بین علم و دین تنها با قرار دادن هر یک در حوزه شایسته خود قابل حل است

      فرح آنطون روش علمی جدید را در اصطلاح کلاسیک بیکن یعنی «تجربه، مشاهده و تصدیق» مبنایی برای تفکر معرفی کرد و در گفتگویی با عبده خواستار تفسیر قرآن بر اساس روش جدید علمی شد

    •    

      هدف آنطون برقرارى بنیان هاى عقلانى دولتى سکولار بود که در آن مسلمانان و مسیحیان بتوانند در جایگاهى برابر مشارکت نمایند. تاکید آنطون بر اثبات بطلان آنچه وى «بخش غیرضرورى» نامید قرار داشت: یعنى انبوه قوانین. دومین شرط جهت برقرارى سکولاریسم جدایى قدرت هاى دنیوى و معنوى بود: به این دلیل که تفکیک این دو قدرت در مسیحیت تساهل را در نزد مسیحیان به نسبت مسلمانان سهل الوصول تر ساخت. آنطون افزود که اگر در حال حاضر کشورهاى اروپایى بیشتر اهل تساهل اند، این نه به خاطر مسیحى بودن آنها، بلکه به این علت بود که علم و فلسفه جزم اندیشى دینى را طرد کرده و تفکیک قدرت ها صورت گرفته بود.

      شبلی شمیل (1850 - 1917) لبنانی از فارغ‏التحصیلان کالج پروتستان سوری بود که بعد از پایان تحصیل به فرانسه رفت و آنگاه به مصر بازگشت و تا پایان عمر در آن‏جا به سر برد. او با رویکرد تجربه‏گرایی، راه برون رفت از عقب‏ماندگی جامعه و تفکر را رها کردن علوم و معارف نظری و کلامی معهودی می‏دانست که به تعبیر او اندیشمندان مسلمان قرن‏ها خود را در بند آن گرفتار کرده‏اند. شمیل شیفته علوم جدید و نظریه تکامل داروینی بود و تحلیل اجتماعی او سخت متأثر از نظریه تطور طبیعی می‏باشد. شمیل راه اصلاح جامعه را جدایی دین از سیاست می‏داند، همان طوری که در غرب اتفاق افتاد و بزعم او باعث رشد و ترقی علم و جامعه شد

       این جریان که شخصیت‏های مسیحی فراوانی را دربر می‏گیرد برای فائق آمدن بر مسأله عقب‏ماندگی در مقابل جریان تجدد و پیشرفت غربی، بر دو چیز تأکید می‏کند، یکی رویکرد علمی به طبیعت، و دوم رویکرد سکولاری به جامعه و سلب قدرت سیاسی از دین و محدود کردن آن در حوزه ارتباط فرد با خدا

      سلامه موسى (1958 _ 1887) که وجوب تفکیک قلمرو دانش و قلمرو دین را لازم دانست، تاکید داشت که مذهب در نتیجه نفوذ نهادهاى دینى و روحانیان، سرشت مترقى خود را تغییر داده و به بار سنگینى بدل شده بود. وى بر آن بود که اثبات کند ادیان موضع یکسانى در برابر آزادى اندیشه و رهایى ذهن دارند. او شدیداً اعتقاد داشت که «جامعه نمى تواند پیشرفت یا ترقى کند مگر اینکه نقش مذهب در خودآگاهى بشر محدود شود

    • 2- سکولاریست‏های مسلمان

      وقتی که طهطاوی اصل حسن و قبح عقلی را همان اصل عقلانیت در فرهنگ سیاسی و اجتماعی فرنگیان بیان می‏دارد و آن را تمجید می‏کند به نوعی نفوذ اندیشه سکولاری را در خود نشان می‏دهد

      نسل بعدى اندیشمندان سکولاریست عرب، اغلب پیروان محمد عبده (1905 _ 1849) بودند.

      عبده به هنگام اصرار بر اصلاحات اعتقاد داشت که مى باید یک سیستم حقوقى مدرن از درون شریعت و نه مستقل از آن ایجاد گردد

      عبده در تلاش براى تطبیق اندیشه هاى اسلامى با اندیشه هاى غربى استدلال کرد که مصلحت در اندیشه اسلامى با منفعت (utility) در اندیشه غربى مطابقت داشت. بدین سان، وى شورا را با دموکراسى و اجماع را با توافق عمومى (consensus) معادل دانست. در باب مسئله اقتدار عبده تاکید کرد که اقتدار حاکم، قاضى یا مفتى از نوع عرفى بود. وى شدیداً اعتقاد داشت که اجتهاد باید احیا گردد «چرا که مستحدثات و مسائلى که براى اندیشه اسلامى جدید هستند نیازمند توضیح اند.» عبده هوادار سیستم پارلمانى بود. او به دفاع از پلورالیسم پرداخت و این ادعاها که تکثرگرایى موجب تزلزل در وحدت امت مى شود را با این استدلال که ملل اروپایى به این دلیل دچار تجزیه نشدند رد کرد. عبده نتیجه گیرى کرد که «غایت این دو (اندیشه اسلامى و اندیشه مدرن) یکسان است. تفاوت تنها در روشى است که در جهت محقق ساختن هدف دنبال مى کنند

    • علی عبدالرازق

      علی عبدالرازق (1888 - 1966) یکی از شخصیت‏هایی است که به دفاع از جدایی دین و سیاست پرداخت. او با نوشتن کتاب «الاسلام و اصول الحکم» مبانی حکومت اسلامی در فقه اهل سنت را به نقد ‏کشید.

      در سال هاى بعد اثر عبدالرازق منبع اصلى تمهیدات سکولاریست ها در مبارزه سخت علیه اعتبار قانون اسلامى یا شریعت بوده است. این کتاب، اندیشه رد تفاسیر رایج را باب کرد و آنها را با جایگزینى نظریات جدیدى که غالباً بر پایه آرا و نوشته هاى شرق شناسان درباره اسلام قرار داشت، دستخوش دگرگونى ساخت

      خلاصه مدعای عبدالرازق مبنی بر اینکه اسلام رسالت است نه حکومت، دین است و نه دولت، واینکه دلیلی بر خلافت و حکومت شرعی وجود ندارد، به این شرح است:

         1- فقدان دلیلی شرعی بر شرعی بودن خلافت:

      به نظر او خلافت به معنای ریاست عامّه به نیابت از رسول، در همه امور دینی و دنیایی مردم، از منشأ مشروعیت صریحی در کلام علماء اسلام برخوردار نیست. زیرا برخی منشأ آن را خدا می‏دانند و برخی منشأ آن را مردم، ولی هیچ دلیلی از کتاب و سنت بر آن وجود ندارد؛

       

      2- او ضمن نفی هر نوع دلیل بر وجوب نصب خلیفه و امام از سوی مردم (به عنوان وظیفه شرعی) در قرآن و سنت، همه آیاتی که بر وجوب نصب خلیفه و یا شرعیت خلافت بر مسلمین، اقامه شده است، را به مصادیق خاصی تأویل می‏برد، مثلاً می‏گوید مقصود از )أَطیعُوا اللهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ( امراء عهد رسول و بعد او قضات و فرماندهان جنگ می‏باشند؛

       3- از نظر او، استفاده شرعیت حکومت از این قبیل آیات، تحمیل بر آیه است و اگر بنا بر تحمیل چیزی بر آیه باشد، حداکثر بتوان گفت که آیه در صدد بیان تصدّی امورات مسلمین از ناحیه عده‏ای از مردم است، ولی این معنا اعم از خلافت اصطلاحی است، زیرا حکومت مفهومی مستحدثه و اخص از آن می‏باشد؛ 

      4- او حتی منکر وجود روایاتی است که بتواند دینی بودن خلافت را اثبات کند لذا می‏گوید اگر چنین روایاتی بود، علماء آن را مقدم بر اجماع ذکر می‏کردند. و اما روایاتی مثل «الأئمة من قریش» یا «من مات و لیس فی عنقه بیعة فقد مات میتة جاهلیة» و دیگر روایاتی که اهل سنت به آن تمسک می‏کنند، از نظر عبدالرازق بر فرض صحت آنها، باز دلالتی بر خلافت اصطلاحی که معنائی مستحدثه است، ندارد و نمی‏توان لغت اسلام را بر آنها حمل کرد؛

      5- از نظر او بر فرض قبول دلالت آیات و روایات بر این معنای مستحدثه از خلافت، اما نمی‏توان پذیرفت که خلافت یک عقیده یا حکم شرعی است، این مثل آن است که حضرت عیسی7 بگوید: «کار قیصر را به قیصر واگذارید» این جمله نشان نمی‏دهد که حکومت قیصر جزء شریعت است؛

       6- عبدالرازق دلیل اجماع را که اهل سنت برای شرعیت خلافت و حکومت در اسلام بیان می‏دارند به این دلیل مخدوش می‏داند که اجماع مسبوق به غلبه و اجبار حاکمان بر مشروعیت خود بوده است، لذا فاقد ارزش خواهد بود؛

      7- او همچنین این دلیل عقلی اهل سنت را که «اجراء احکام و شعائر دینی و نیز صلاح حال ملت و رعیت در گرو امر خلافت و امامت است، پس امامت و خلافت مسأله‏ای شرعی است»، به این دلیل ناتمام ارزیابی می‏کند که همه ملت‏ها صرف نظر از دین، رنگ و نژاد، نیازمند حکومتی هستند که امورات آنها را اداره کند اما این ضرورت، شرعی بودن حکومت یا دینی بودن آن را اثبات نمی‏کند؛

       8- در قرآن و سنت هیچ دلیلی که حکومت مورد نظر قائلین به آن را اثبات کند وجود ندارد و ضرورت حکومت امری عرفی است. نهایت چیزی که بتوان بر قرآن تحمیل کرد این است که از نظر قرآن گروهی از مسلمین باید امورات آنها را مدیریت کنند ولی بقاء دین و حفظ عزت آن در گرو نوع خاصی از حکومت نیست؛([1])

      9- از نظر عبدالرازق وقتی می‏توان ادعا کرد که حکومت جزئی از رسالت پیامبر بود که بتوان اثبات کرد که پیامبر دو وظیفه داشت، یکی تبلیغ دین و دیگری تنفیذ و اجرای آن، در حالی که وظیفه دوم مدارک و شواهدی برای اثبات ندارد. او از این هم فراتر رفته می‏گوید: تنفیذ و اجرای دین با معنای رسالت منافات دارد زیرا طبیعت دعوت دینی بر موعظه و ارشاد مبتنی است نه تنفیذ و اجراء. تنها راهی که عبدالرزاق پیش می‏گیرد آن است که اسلام رسالت است نه حکومت، و دین است نه دولت.([2])


      [1]. عبدالرازق، علی، الاسلام و اصول الحکم، ص 123 و 138.

    • [2]. همان، ص 144 - 145.

    • طه حسین

    • طه حسین (1889 - 1973)

       او در دو حوزه تمدنی و فرهنگی، گرایش شدید خود را به غرب نشان داد.

       مهمترین دغدغه او در کتاب مهم «مستقبل الثقافة فی مصر» اثبات این مطلب است که پیوند تمدنی مصر با یونان و غرب بسیار تاریخی‏تر و با سابقه‏تر از پیوندش با شرق است.

      در حوزه تمدنی معتقد است که عقل انسانی شرقی و غربی ندارد بلکه یکی بیشتر نیست لذا بین عقل مصری و عقل اروپایی تفاوتی وجود ندارد. یکی از اندیشه‏های محوری او این است که ارتباط عقل مصری با فرهنگ و تمدن اروپایی بیش از ارتباطش با شرق است.

      طه حسین می‏گوید: عقل اروپایی از سه عنصر تشکیل می‏شود:

    1.      تمدن یونان (که خود مرکب از علوم ادبی، فلسفه و فن یونانی است)

    2.      تمدن رومی (که همان حقوق و سیاست رومی است)

    3.      آموزه‏های مسیحیت از قبیل دعوت به خیر و نیکوکاری؛

    از نظر او عناصر سه‏گانه فوق در عقل مصری وجود دارد زیرا فلسفه، فن و آثار ادبی و از سوی دیگر حقوق و سیاست در عقل مصری به همین عناصر تمدنی یونان و روم باز می‏گردد همان طوری که تعالیم و آموزه‏های اسلام متمّم تورات و انجیل است (طه حسین، مستقبل الثقافة فى مصر، ص 38).

     

    نتیجه‏ای که طه حسین از این استدلال می‏گیرد این است که مسیر ما برای اصلاح سیاسی، تربیتی و آموزشی جز راه رفته غرب نیست. باید تن به این راه و خیر و شرش، زشت و زیبایش و پسند و ناپسندش داد (همان، ص 54).

    به نظر او اولاً قرآن امور سیاسی را نه به صورت اجمال و نه تفصیل نظام‏مند نکرده است بلکه یک سلسله حدود کلی و عامی مثل امر به عدل و احسان، نهی از فحشاء و منکرات، و... را تعیین نمود اما تنظیم و تدبیر امورات را به عهده خود مردم گذاشت تا با حفظ این حدود کلی، هرگونه که خواستند عمل کنند (طه حسین، الفتنة الکبرى (عثمان)، ص 24).

    و ثانیاً در سنت و سیره پیامبر هم نظام خاصی برای حکومت و سیاست تعیین نشده است و پیامبر احدی را برای خلافت بعد خود مشخص نکرد. چه اینکه بیعت اسلامی همان عقد اجتماعی است که بین حاکمان و محکومان بسته می‏شود.

    بنابراین حکومت یک امر آسمانی که بر پیامبر نازل شده باشد و مردم در آن تأثیری نداشته باشند نیست، بلکه نقش پیامبر فقط دعوت و خواستن از مردم، مشاوره گرفتن از ایشان بود و اگر هم از دستورات پیامبر سرپیچی می‏شد، پیامبر عقوبت نمی‏کرد بلکه او را به خدا می‏سپرد. پس از این جهت بین اسلام و مسیحیت فرقی نیست همانطوری که مسیح چنین گفت: «کار قیصر را به قیصر واگذارید و کار خدا را به خدا» (همان، ص 24 25).



    همسخن ::: چهارشنبه 93/3/21::: ساعت 6:36 عصر
    حواشی وارده: حاشیه


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 33
    بازدید دیروز: 262
    کل بازدید :441425


    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    اندیشه 7 - همسخن
    همسخن
    اندکی از آنچه ذهن ما را پر کرده ... طلبه حوزه علمیه خادم اهل بیت علیهم السلام

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<
    تشیع[10] . معارف[6] . کشکول[4] . تضاد[3] . امام[2] . خدا[2] . دبستان[2] . خانم[2] . دکتر[2] . رفیع پور[2] . ایران[2] . توسعه[2] . سیاسی[2] . سید[2] . فرامرز[2] . عمره[2] . غرب . فریب . قدرت شهوت کنترل خواسته حدیث زیبا امیرامومنین علی علیه السلام قان . قلهک . کار فرهنگی . معماری . مکروهات . مهری کویت قم نجف آیةالله حوزه سیاسی مراجع تقلید سیاست زندگینامه . موشک . میرحسین . نابرابری . نشان . نعمت . هدایت . ویران . یخچال . کارتر . کلیسا . شاه . شرق . شهبازی . شیطان، شیطان بزرگ، امریکا، مذاکره، روش مذاکره مقام معظم رهبری، ب . ظلم . علوم اجتماعی . گرمایش . محله . محمود . مردم . مسئولین . مستحبات . مطلوب . مظلوم . تیر . جامعةالزهرا . جامعه . جامعه اسلامی تذکرات کار فرهنگی سید حسن موسوی دانشگاه فرهنگ ادب ع . جامعه شناسی . جامغه الزهرا . جب . جریمه راهنمایی رانندگی پلیس نیروی انتظامی فرامرز رفیع پور جامعه . حدیث - نهج البلاغه - امیرالمؤمنین - کلمات قصار - اثر کار کوچک - . حضرت زهرا . حقوق زن زنان دفاع تعدد زوجات زن دوم مهریه . حمید بن قحطبه . حوزه . حکومت دینی . خاطره . ایرانی . باران . بد حجابی حجاب تلوزیون رسانه حکومت آخوند روحانی چادر روسری لج کرد . بیرونی . پایگاه مردمی . پرفسور . تجملات . آسایش . آشامیدن . آناتومی . آینده . اتاق خواب . اجحاف . احمدی نژاد . استعمار . اسلامی . افشار . رقابت . روحانیون . زن . زندگی - ظاهر - واقع - تکنولوژی - پیامد - ماشینی . سادات . ستم . سرمایش . سیاست . رئوف . رضا . خانه . خانواده . دریغ . دکتر . دولت . خمینی . خنثی . خواهران . خوردن . خیابان . خیریه . دانشگاه . انتخابات . اندرونی . انقلاب . انگلیس انگلستان مشکل دشمن دشمنی فرامرز رفیع پور جامعه . تعطیلی . تقلب . تلوزیون ماهواره فرهنگ دین صدا و سیما تربیت فرزند . تهران . تهویه .

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    اندیشه 7 - همسخن

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<