رویکرد پدیدارشناختی به اسلام
ناسیونالیسم در جهان عرب
«وطنیة» به عنوان واژهای معادل ناسیونالیسم و به معنای استقلال و آزادی ملی در برابر متجاوزان و بیگانگان،
اصطلاح «وطن عربی» (ناسیونالیسم عربی) در مشرق زمین، نخستین بار در شرق جهان عرب به ویژه در لبنان و سوریه توسط مسیحیان عرب پدید آمد زیرا ناسیونالیسم عربی، میتوانست جایگاه آنها را از اقلیت مسیحی خارج کرده و با مسلمانان برابر سازد و دیگر امتیازات و تمایزات اجتماعی و سیاسی برخاسته از دین را در اولویت قرار نداده یا ملغی اعلام نماید. امپراطوری عثمانی که نماد وحدت مسلمانان در کشورهای تحت سلطه آن بود، در نخستین مرحله از سوی این دسته از مسیحیان مورد بیمهری و انکار قرار گرفت. (درویش پور، حجت الله، بررسى پدیده ناسیونالیسم در جهان عرب، ص 38)
ناسیونالیسم در بیشتر کشورهای عربی، با دو رویکرد پدید آمد که هر یک بر پایه انگیزهها و شرایط اجتماعی خاصی ظهور یافته و پیامدهای ویژهای را به دنبال داشت.
نخستین رویکرد، ناسیونالیسم عربی است که اولین بار در قرن 19 از سوی مسیحیان سوری، لبنانی و مهاجرین از آنها به مصر مطرح شد وآنگاه توسط نظریهپردازانی مثل ساطعالحصری گسترش یافت.
دومین رویکرد، ناسیونالیسم وطنی (مثل ناسیونالیسم مصری) است که نخستین بار از سوی طهطاوی در «مناهج الالباب المصریه» مطرح شد و سپس توسط شخصیتهایی مثل طه حسین، مصطفی کامل و دیگران بسط یافت.
ناسیونالیسم عربی عبارت است از اعتقاد به وجود ملتی عربی که از فرهنگ، نژاد، تاریخ و سرنوشت مشترکی برخوردارند و باید بر اساس این مشترکات و بخصوص زبان عربی، یک پارچه و متحد شوند و رسالت آنها بعد از آزادی از قدرتهای بزرگ، تشکیل حکومت عربی واحد در کل جهان عرب است (بررسى پدیده ناسیونالیسم در جهان عرب، ص 38).
در نخستین مرحله از پیدایش ناسیونالیسم در دنیای عرب، نقش مسیحیان سوریه و لبنان بسیار برجسته است. این جریان با تأکید بر «عروبت» در پی جدایی از ترکان عثمانی بود، افرادی چون ناصفالیازیجی (1871 - 1800)، پطرس البستانی (1883 - 1819) و نجیب عازوری (وفات 1916) از پیشگامان ناسیونالیسم عربی از بین مسیحیان هستند (انطونیوس، جورج، یقظة العرب، ص 109 – 115(.
-
مراحل تاریخی ناسیونالیسم عرب
-
1. ناسیونالیسم تا قبل از جنگ جهانی اول
تا قبل از جنگ جهانی اول، غیر از مسیحیان عرب که خواستار جدایی اعراب از عثمانی و تشکیل یک ملت عربی با حکومت واحد بودند، اعراب مسلمان ترجیح میدادند که در ظل وحدت اسلامی ناشی از حکومت عثمانی باقی بمانند اما در عین حال خواهان احیاء حقوق خود و پیدا نمودن نقش شایسته خویش در این حکومت بودند (بررسى پدیده ناسیونالیسم در جهان عرب، ص 84).
بنابراین نخستین جریان ناسیونالیستی عربی همزمان با تأکید بر استمرار خلافت عثمانی، به دنبال احیاء خود وپیدا کردن جایگاه خویش بود.
این جریان ناسیونالیستی با تأکید بر ملیت عربی و اسلامی، از دو جهت با ناسیونالیستهای مسیحی عرب فرق میکند:
1- روشنفکران مسیحی فروپاشی عثمانی را مهمترین راه رسیدن به ناسیونالیسم عربی میدانستند و از این جهت میتوان گفت آنها همگام با استعمار غرب خواهان نفی و محدویت قدرت بزرگ عثمانی بودند، در حالی که مسلمانان و اندیشمندان روشنفکر عرب نهضت خود را در مقابله با استعمار انگلیس و فرانسه اما با حفظ و تقویت قدرت عثمانی و در عین حال افزایش نقش خویش در حکومت عثمانی آغاز کردند.
2- روشنفکران مسیحی، ناسیونالیسم عربی را بدون توجه به مذهب و در واقع بدون توجه به اسلام میخواستند ولی اندیشمندان مسلمان در این دوره بیشتر اندیشه پاناسلامیسم و وحدت اسلامی همه مسلمانان عرب را مدّ نظر داشتند. (بررسى پدیده ناسیونالیسم عرب، ص 72).
-
2. ناسیونالیسم از جنگ جهانی اول (1914 - 1918) تا پایان جنگ جهانی دوم
. دولت بریتانیا با تحریک ناسیونالیستهای عرب و وعده استقلال و تشکیل امپراطوری عربی به شریف حسین، عملاً بخشی از اعراب را در مقابل عثمانی وارد جنگ کرد. جدایی بخش وسیعی از سرزمین عربی (عربستان، سوریه و عراق) از امپراطوری عثمانی و فریبی که اعراب از انگلیس خوردند، نه تنها امپراطوری عربی را ایجاد نکرد بلکه حضور استعمار و بخصوص تشکیل غدهای سرطانی به نام اسرائیل در قلب دنیای اسلام را موجب شد
زمانی که مصر تحت اشغال انگلیسیها بود عملاً از دولت عثمانی جدا شد لذا ناسیونالیسم وطنی در مصر برای استقلال و نجات خود از استعمار خارجی تلاش میکرد خصلتی انقلابی و ستیزی به خود بگیرد. اما بعد از آنکه جنگ و ستیز با اجانب فروکش کرد، بنیانهای ایدئولوژیکی ناسیونالیسم در عرصه فرهنگ و سیاست بیشتر نمایان شد لذا شاهد گرایش حزب وفد به سیاستهای انگلیس هستیم. تحولات بعدی که در جریان ناسیونالیسم و شخصیتهای مصری آن اتفاق افتاد به خوبی نشان میدهد که بعد از جنگ جهانی دوم، ناسیونالیسم از درون فاقد ایدئولوژی لازم برای تطور و ترقی شایسته جامعه بود از این رو فقر ایدئولوژیکی خود را از طریق اندیشه لیبرالیزم و گاه سوسیالیسم برطرف میکرد.
-
3. ناسیونالیسم عربی بعد از جنگ جهانی دوم
بعد از جنگ جهانی دوم و همزمان با ترویج اندیشههای سوسیالیستی و پیدایش مسأله فلسطین، ناسیونالیسم رادیکال عربی پدید آمد که مهمترین شعارش آزادی فلسطین، تغییرات اجتماعی و وحدت عربی بود. ناصریسم و بعثیسم اساسیترین ایدئولوژیهای ناسیونالیسم رادیکال بودند. (همان، ص 188 – 189).
جمال عبدالناصر در پی بسط قدرت و افزایش محبوبیتش درمصر، وقتی ایده پان عربیسم را مطرح کرد که غربیها با توجه کردن به عراق در صدد نفوذ خود و ایجاد پایگاهی در مقابل شرق کمونیست بودند. ناصر که از چنین موقعیتی ناراضی بود، برای حفظ مرکزیت مصر در میان کشورهای عربی، به اندیشه پان عربیسم یا ناسیونالیسم عربی روی آورد. او همچنین توانست سوسیالیسم حکومتی خود را اجرا کند و با گزینش دو رویکرد ناسیونالیسم و سوسیالیسم، مجالی برای رویکرد اسلامی و اسلامگرایی باقی نگذارد و لذا خواهان جدایی دین از سیاست شد. چه اینکه با اخوانالمسلمین کنار نیامد بلکه به قلع و قمع آنها پرداخت. درگیری ناصر با اخوانالمسلمین یکی از مهمترین پیامد تجدد در مصر بود.
مهمترین نظریهپرداز ناسیونالیسم عربی که ملیت عرب را بر اسلام ترجیح میداد، ساطع الحُصری (1879 - 1969) است. او معتقد است که شؤون سیاسی مصر را نمیتوان بر پایه عواطف دینی و جهتگیری اسلام پیریزی کرد زیرا همه مصریین مسلمان نیستند در عین اینکه بیگانه از مصر هم نمیباشند و باید حقوق مساوی با مسلمانان داشته باشند. تنها رابطه وطنی و ناسیونالیسم عربی است که از نظر او میتواند مقدم بر هر چیز، مبنایی برای کشور و سیاست باشد. (الحُصری، ابوخلدون ساطع، العروبة اولاً، ص 74).
ساطع الحصری در آخرین نوشتههایش به نقش اسلام در تأمین وحدت عربی بدبین شد بلکه گسست از اسلام را یکی از شرایط موفقیت قومیت عرب اعلام کرد. این موضعگیری صریح حصری او را در مقابل اسلام خواهان طرفدار ناسیونالیسم قرار داد همانطوری که ناسیونالیستهای وطنی در مقابلش قرار گرفتند. (بررسى پدیده ناسیونالیسم در جهان عرب، ص 178 – 179).
-
جریان شناسی ناسیونالیسم در دنیای اسلام
-
1. از جهت دیدگاه ها و اندیشه اجتماعی
-
2. از جهت مبانی نظری
-
3. از جهت روش شناسی
-
4. از جهت اهداف و کارکردها
-
سوسیالیسم در جهان اسلام
-
منابع:
1. چپ ناسیونالیستی عرب، طارق اسماعیل، ترجمه عبدالرحمن عالم، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1369
2. چپ و چپگرائی در جهان اسلام، جمعی از مؤلفان، نشر کتاب مرجع، 1389.
اندیشه های چپ گرایانه در جهان عرب به دو شکل سوسیالیستی و مارکسیستی نمود پیدا کردند . در این میان مارکسیسم با تندی از سوی نحله های فکری مختلف و از جمله اصلاح طلبان مسلمان و اسلام گرایان روبرو شد. اما به رغم این واکنش و دلیل عوامل اقتصادی و سیاسی ،توانست به حیات خود ادامه دهد. نسخه سوسیالیستی چپ گرایی اما با واکنش های ملایم تری روبرو شد که تا حد و مرز پذیرش و گسترش آن هم به پیش رفت.
اگرچه اندیشمندان مسلمان ازهمان آغاز،باکمونیسم ومارکسیسم برخوردشدیدی داشتند، اما در مورد سوسیالیسم این برخورد چندان پرتنش نبود
-
سوسیالیسم در دنیای عرب
ناسیونالیسم عربی بعد از مرحله مبارزه با استعمار غرب و رسیدن به استقلال نسبی، به دنبال ایدئولوژی جدیدی برای حلّ مشکلات درونی، رفع فقر و تبعیض بود. سوسیالیسم شانس بیشتری از بین سایر ایدئولوژیهای مدرن داشت زیرا شعارهای عدالت اجتماعی و مبارزه با نظام سرمایهداری و تضاد طبقاتی، بیانگر احساسات و نیازهای جامعه عربی بود.
با انواعی از سوسیالیسم در جهان عرب و مصر مواجه میشویم: سوسیالیسم تخیلی، سوسیالیسم رادیکال، سوسیالیسم ناصری و سوسیالیسم اسلامی.
-
سوسیالیسم تخیلی
نخستین منادیان سوسالیسم تخیلی از بین روشنفکران مسیحی برخاستند. شبلی شمیل، فرح آنطون، سلامة موسی، نقولا حداد وجرجی زیدان جزء مهمترین آنها هستند .
شبلی شمیل نخستین کسی بود که اشتراکیة (سوسیالیسم) را ترویج کرد.. فرح آنطون سوسیالیسم را دین انسانیت نامید که باید جایگزین دین سنتی شود. (گرایشهای سیاسی در جهان عرب، ص 101).
-
سوسیالیسم رادیکال
سوسیالیسم رادیکال به عنوان یک جریان و جنبش اجتماعی عمدتاً بعد از جنگ جهانی اول از طریق احزاب سوسیالیستی ظهور یافت. از این زمان به بعد، سوسیالیسم تخیلی بعد عملی به خود گرفت. نقولا حداد مسیحی لبنانی مقیم مصر مؤثرترین رساله را پس از جنگ درباره سوسیالیسم و اجتنابناپذیر بودن جنبش سوسیالیستی در جهان نوشت.
نخستین سیاستمداری که اندیشههای سوسیالیستی را در مصر در قالب یک برنامه و حزب سیاسی عرضه کرد «عزیز مرحوم» بود هر چند توفیق چندانی به دست نیارود. اما در سال 1920 حزبی به نام «حزب سوسیالیست مصر» توسط سلامة موسی و دو مسلمان مصری به نام «عبدالله عنانی» و «حسنی العربی» به وجود آمد که این دو نفر از سوسیالیسم رادیکال پشتیبانی میکردند.
نکته شایان توجه این است که مصر علیرغم مبتلا بودن به فقر و دیگر محرومیتهای اجتماعی به تبلیغات سوسیالیستی پاسخ مثبت نداد و به تعبیر خدوری تبلیغات آنها صدایی در برهوت بود
پس از جنگ جهانی اول فعالیت کمونیستها و احزاب کمونیستی تحت نفوذ رهبران شوروی در مصر، فلسطین و لبنان آغاز شد. این جریان هر چند توانست همکاری برخی از سوسیالیستها را جلب کند اما با مخالفت ناسیونالیستها و اسلامگرایان مواجه شد. در واقع دین و ناسیونالیسم قویترین بازدارنده فعالیتهای کمونیستی در جهان عرب بود.( پیشین، ص 139).
-
سوسیالیسم ناصری
کودتای سال 1952 افسران آزاد در مصر و به دنبال آن روی کار آمدن جمال عبدالناصر، رویکرد جدیدی در سوسیالیسم پدید آورد که همان رویکرد حکومتی سوسیالیسم است.
سوسیالیسم ناصری بر پایه سوسیالیسم اروپایی تنظیم شد اما تلاش بر این بود تا جزئیات آن مبتنی بر تجارب و نیازهای جامعه مصری باشد. در این برنامه نقش دولت بر تعیین نوع و کیفیت کالاهای تولیدی بیش از نقش فرد است و مالکیت خصوصی باید تابع مالکیت اجتماعی بوده و تحت نظارت دولت باشد. در طرح سوسیالیستی او اسلام حضور اجتماعی و حکومتی خاصی ندارد، او به اسلام صرفاً به عنوان عنصری جنبی و ابزاری برای تحقق ناسیونالیسم عرب نگاه میکرد
از سال1960 به بعد مقام و موقعیت اسلام در این رویکرد رو به کاهش بود و حداکثر به عنوان مواریث تمدنی مصر و مؤثر در عظمت گذشته آن تلقی شد. (اندیشه سیاسى در اسلام معاصر، ص 246 – 247)
با بررسی «منشور عمل ملی» یا «میثاق الوطنی» که بیانیه سوسیالیستی ناصر بود، حضور بسیار ضعیف اسلام، آن هم به عنوان پدیدهای از تاریخ گذشته مصر، را میتوان مشاهده کرد و یا آنگاه که از ایمان ملت مصر به خدا و رسالت پیامبران سخن میگوید، بر موازین اخلاقی و دینی به طور کلی تأکید مینماید اما هیچگاه دلبستگی و یا لزوم پایبندی به اسلام را در سیستم اجتماعی و سیاسی جامعه اعلام نمیدارد. (عنایت، حمید، اسلام و سوسیالیسم در مصر و سه گفتار دیگر، ص 20 – 22).
البته تاثیر شکست عربها در جنگ شش روزه در سال 1967م بر جنبش چپ ناسیونالیستی عرب از هر رویداد دیگری مهم تر بود .این تاثیر آنچنان گران بود که به فروپاشی کامل این جنبش وزایش چپ نو درجهان عرب انجامید. (طارق ی.اسماعیل،چپ ناسیونالیستی عرب،ترجمه عبدالرحمان عالم،تهران،1369ش،ص،110-109)
نکاتی درباره معماری منازل در مناطق جنوب کشور
دبستان دکتر محمود افشار
دبستان هدایت
روش مذاکره قدرتهای بزرگ
سفرنامه قونیه 3
سفرنامه قونیه 2
سفرنامه قونیه
انساندوستی!
رابطه علم و تهذیب نفس
عدم ورود دین داران به عرصه های مهم و پیامدهای آن
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 130
کل بازدید :441795
اندکی از آنچه ذهن ما را پر کرده ... طلبه حوزه علمیه خادم اهل بیت علیهم السلام
رادیو معارف [102]
تفسیر نور [73]
شبکه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف [202]
پایگاه آیت الله سیستانی مدظله العالی [136]
پایگاه آیت الله مکارم [193]
پرسمان [101]
مکتب السید محمد باقر المهری [120]
فرهنگستان زبان فارسی [285]
الغدیر(اشکنان) [182]
[آرشیو(10)]
معضلی به نام دانشگاه آزاد
کمک
شب عید
وحدت
سیزده به در...س
بهار من نیامد
9 ربیع
عشق
سفرنامه عمره 1386
. کشکو ل
اشعار
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
بهار 1386
پاییز 1385
فروردین 91
بهمن 90
دی 90
مهر 90
تیر 90
خرداد 90
اردیبهشت 90
اسفند 89
دی 89
آذر 89
مهر 89
خرداد 89
آبان 88
تیر 88
فروردین 88
بهمن 87
شهریور 87
تیر 86
خرداد 86
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
زمستان 91
بهار 92
پاییز 92
زمستان 92
بهار 93
زمستان 94
تابستان 95
بهار 97
پاییز 97
آب وآتش
یک روحانی
دولت عاشقی(کبوتر بین الحرمین)
تا آسمان
حامد
میثم رشیدی
دانشناپذیر
استاد بابایی(رئیس انجمن قلم حوزه)
منتظرم تاکه اوبرگردد
فانوس
آینه جادو(سید ابوالفضل محمدی)
کیمیای قلم
حدیث نفس
انتظار(محمد علی پناهی )
خلوت دل
نازترین احساس
مکتب امام صادق علیه السلام
گریبان فطرت
مهرستان
کلبه عاشقی
دانلود دانلود نرم افزار و مقاله