سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش به فراوانی آموختن نیست، بلکه نوری است که در دل آنکه خدا هدایتش را بخواهد، می تابد . پس هرگاه در پی دانش بودی، ابتدا جوهره بندگی را در جانت بجوی و با به کار بستن دانش آن را به دست آور و فهم را از خدا بطلب تا به تو بفهماند . [امام صادق علیه السلام]
اندیشه 15 - همسخن
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
    • حسن حنفی روشنفکر معاصر مصر

    • اندیشه‏های حسن حنفی

      حسن حنفی اندیشه‏های خود را در پروژه نظری گسترده‏ای تحت عنوان «تجدد و تراث» و با محوریت سه موضوع کلان زیر تنظیم کرده است:

         أ. «موضع ما نسبت به میراث گذشته» یا نقد میراث عربی - اسلامی‏

      ب. «موضع ما نسبت به میراث غرب» یا نقد میراث تمدنی غرب‏

         ج. «موضع ما نسبت به وضعیت کنونی» یا واقعیت معاصر

      محور نخست یعنی «موضع ما نسبت به میراث گذشته» به بررسی تاریخ گذشته و تراث فرهنگی ما می‏پردازد و هفت موضوع را در بر می‏گیرد:

      1. «من العقیدة الی الثورة» به هدف بازسازی علم اصول دین یا علم کلام، که در پنج جلد از سوی مؤلف به رشته تحریر درآمد؛

       2. «من النقل الی الابداع» به منظور بازسازی علوم حکمی؛

         3. «من الفناء الی البقاء»، برای بازسازی علوم تصوف؛

         4. «من النص الی الواقع»، به هدف بازسازی اصول فقه؛

         5. «من النقل الی العقل»، به منظور بازسازی علوم نقلی (قرآن، حدیث، سیره و فقه)؛

         6. «وحی، عقل و طبیعت» تلاشی برای بازسازی علوم ریاضی و طبیعی؛

         7. «الانسان و التاریخ»، برای بازسازی علوم انسانی (روان­شناسی، جامعه­شناسی، علوم سیاسی، ادبیات، جغرافیا و تاریخ). ( مقدمة فى علم‏الاستغراب، ص 9 10)

      طرح نظری حنفی در محور «موضع ما نسبت به میراث غرب» که بیانگر مواجهه «من» با «دیگری» یعنی غرب معاصر است، چهار موضوع کلی زیر را در بر دارد:

         1) چیستی استغراب یا غرب‏شناسی‏

         2) تکوین خود آگاهی اروپایی (تکوین الوعى الاروبى)

          3) ساختار خودآگاهی اروپایی(بنیة الوعى الوروبى)

         4) سرنوشت خود آگاهی اروپایی(مصیر الوعى الاوروبى)

      کتاب او تحت عنوان «مقدمة فی علم الاستغراب» موضوعات فوق را مورد بررسی قرار می‏دهد

      سومین محوری که حنفی در پروژه «تجدد و تراث» دنبال می‏کند، عبارت است از «موضع ما نسبت به وضعیت کنونی». این محور با جهان خارج و واقعیت اجتماعی سر و کار دارد که به تعبیر او، نصّ مدوّنی در آن نیست، بلکه نصوص باید به توصیف و تعبیر آن بپردازند و به عبارت دیگر نظریه‏پردازی در این مرحله و با توجه به جهان اجتماعی و زیست اجتماعی ما صورت می‏گیرد. حنفی در این حوزه از بحث، به چهار رویکرد اشاره می‏کند:

    1.      رویکرد توجیه وضعیت موجود، چه در قلمرو باورهای دینی و یا در حوزه نظم اجتماعی؛

    او رویکرد سلفی‏ها نسبت به تراث اسلامی، شیوه سکولارها نسبت به تراث غرب و روش عالمان درباری نسبت به قدرت سیاسی را چنین ارزیابی می‏کند؛

    2. رویکرد نفی و طرد وضعیت موجود و تمرد بر آنچه که وجود دارد؛ این رویکرد را سکولارها نسبت به تراث قدیم و سلفیون نسبت به تراث غربی دارند؛

    3. رویکرد کناره‏گیری از وضعیت موجود، نه توجیه آن و نه رفض و ردّ آن، بلکه گوشه‏گیری به بهانه دردناک بودن جهان اجتماعی و در نتیجه روی آوردن به مواد تخدیری یا مهاجرت کردن به خارج، آن طوری که برای بسیاری از شعراء اتفاق افتاد

     از نظر حنفی هیچ یک از سه رویکرد فوق واقع خارجی را تغییر ندادند یا حتی درست درک نکرده و تعامل صحیحی با آن برقرار ننمودند، لذا او رویکرد چهارمی را مطرح می‏کند.

       4. رویکرد تئوریزه کردن بی­واسطه واقع خارجی از راه احساسی که به واسطه زندگی کردن در درون آن به دست می‏آید. این همانندسازی و نظریه‏پردازی از نظر او مبتنی بر تبعیت از افراد یا پیروی از تراث نقلی (اعم از قدم و جدید) نیست بلکه از درون متن زندگی و واقعیت اجتماعی و احساس مستقیم آن برمی‏آید. حنفی راه شناخت عناصر وضعیت موجود را همان شیوه‏های

     در محور سوم یعنی «موضع ما نسبت به وضعیت کنونی» حنفی هفت موضوع کلیدی را به عنوان چالش‏های این عرصه معرفی می‏نماید:

        1- آزادی سازی سرزمین‏ها، بخصوص فلسطین از استعمار و صهیونیسم؛

        2- دفاع از آزادی شهروندان و دیگر حقوق انسانی؛

        3- عدالت اجتماعی و بازنگری در توزیع در آمد ملی؛

       4-وحدت ملی در مقابل تجزیه و قوم‏گرایی و جنگ‏های داخلی؛

       5- پیشرفت همراه با استقلال، در مقابل عقب‏ماندگی و وابستگی؛

       6- دفاع از هویت و اصالت، در مقابل غربی‏سازی و غرب‏گرایی؛

       7- بسیج عمومی مردم و مشارکت ملی، در مقابل بی‏تفاوتی

    تراث اسلامی، در مقابل تراث غرب به عنوان دو محور کلی و مهم در کنار محور سوم به نام مقتضیات عصر فعلی و حیات اجتماعی ما می‏توانند چارچوب پروژه بزرگ «تجدد و تراث» را تشکیل دهند. ولی نکاتی تأمل برانگیز و قابل مناقشه در طرح حنفی وجود دارد که به برخی از آن‏ها اشاره می‏شود:

    1. بر خلاف نظر حنفی تراث اسلامی مجموعه بزرگی است که همه بخش‏ها و محورهای آن نسبت واحدی با زمان و تاریخ ندارند، هر چند «گذشته» ظرف تحقق همه آن است اما قیدی برای کلّ میراث اسلامی نیست. بسیاری از اصول و امهات تفکر اسلامی و نیز فروعات زیادی از آن، هر چند حاصل اجتهاد و نظریه‏پردازی اندیشمندان اسلامی در طی مراحل تاریخی مختلف است، اما جملگی محدود به شرایط جغرافیایی و تاریخی نیستند، بلکه بازگشت آن‏ها به دلالت‏های صریح و قطعی نصوص دینی یا احکام عقلی می‏باشد. لذا با ضوابط تفسیری کتاب و سنت می‏توان استفاده فرا تاریخی از آن به عمل آورد بنابراین تراث قدیم را نمی‏توان تراث گذشتگان به معنای دقیق کلمه، دانست، چه بسا حاصل اندیشه امروز و فردای ما و ترجمان هویت ثابت و جاودانه ما باشد؛

     2. چگونه می‏توان با گسست از میراث، به تفسیر واقعیت حیات معاصر خود پرداخت؟ چگونه تفسیر واقع معاصر باید از میان دو میراث قدیم و جدید بجوشد در حالی که تراث جدید غرب ربطی به ما ندارد؟

     با توجه به اینکه از نظر او واقعیت خارجی را نخست باید از هر نوع نظریه‏ای (اعم از اینکه آن نظریه از تراث گذشته ما باشد یا تراث غرب) خلع کرد آنگاه لباس جدیدی از نظریه بر اندام آن پوشاند، سؤال این است که با کدامین «ریشه‏ها و اصالت‏ها» می‏توان به این مهم نائل آمد؟ آیا با کنار گذاشتن تراث گذشته اصالتی باقی می‏ماند تا بر اساس آن به مطالعه بخشی از واقعیت معاصر ما یعنی غرب پرداخت؟! بدیهی است که شناخت خویش که مرهون میراث گذشته اسلامی است، مهمترین مبنا برای استغراب است و تا این شرط محقق نشود، استغراب ما حاصلی جز غرب در آیینه غربیان نخواهد داشت.

    3. حنفى در موارد متعددى از آثار خود نسبت ما را با غرب، نسبت ما با آینده مى‏داند همانطورى که میراث اسلامى را گذشته، و نسبت ما را با آن، نسبت ما با گذشته تلقى می‏کند. هر دو تعبیر او قابل مناقشه مى‏باشد. مفهوم گذشته و آینده در تعبیر او چه معنائی دارد؟ آیا مقصود از «گذشته»، سپرى شدن عمر میراث اسلامى و پایان یافتن تناسب آن با عصر کنونى است؟ همچنین آیا مقصود از «آینده»، مرحله تاریخى فراروى تمدن اسلامى است که چاره‏اى از ورود به آن نیست؟ چرا غرب نسبت به ما «آینده» باشد؟

    4. چالش دو رویکرد سکولار و اصول‏گرا از نظر حنفی تنها در تفسیر واقعیت معاصر است، در حالى که چنین حصرى صحیح نیست. اختلاف دو رویکرد فوق قبل از آنکه به تفسیر وضعیت معاصر مربوط باشد، از تفاوت بنیادى و ماهوى در مباحث معرفت‏شناسی، هستی‏شناسی و انسان‏شناسی برمى‏خیزد و آنگاه این تمایز به چالش در حوزه واقعیت معاصر منتهى مى‏شود.

    • مبانی نظری اندیشه حسن حنفی

    • 1. رویکرد پدیدارشناختی‏

      یکی از مبانی نظری حنفی که تاثیر مهمی در باز‏خوانی او از میراث داشته، رویکرد پدیدارشناختی هوسرلی است

      از نظر او میراث همواره تعبیر از روح عصری است که در آن پدید آمد و مجموعه تفاسیری است که یک نسل به اقتضاء نیازهایش به دست آورده است

      او میراث را تعبیری فکری از پدیده‏های هر عصر و تدوینی نظری از ستیزهای فکری آن می‏داند لذا معتقد است­که میراث امری آسمانی نیست بلکه تکوینی تاریخی وتطوری اجتماعی دارد

    • مفهوم تعلیق یا تأویل فلسفی ( به معنی در پرانتز گذاشتن یا عزل نظر از بعض احکام و معلومات و توقیف و توقف آنها) که در اندیشه هوسرل موضوعی محوری است، به صورت آشکاری در رویکرد حنفی نسبت به میراث اسلامی وجود دارد.

    • از نظر هوسرل «حقیقتی مطلق که فرض مشترک جزم‏گرایی و شکاکیت است، وجود ندارد و حقیقت خود را در صیرورت به مثابه تجدید نظر، تصحیح و فرا رفتن از خود تعریف می‏کند

    • در مکتب هوسرل فلسفه «جهان زندگی» برای پاسخ دادن به سئوال از «حقیقت» است اما حقیقت به مثابه تطابق اندیشه و متعلق خارجی آن نیست، پدیدارشناسی چنین خارجیتی را به رسمیت نمی‏شناسد، همچنین حقیقت به معنای مجموعه‏ای از شروط پیشین تعریف نمی‏شود بلکه حقیقت چیزی جز «تجربه زیسته از حقیقت» نیست

    • هوسرل موضوع خدا را به عنوان وجودی عینی و متعالی از دائره اهتمام انسانی «تعلیق» و از حوزه شعور او خارج دانسته و آن را نوعی توهّم، خطا و ساختگی تلقی می‏کند ولی می‏گوید خدا موضوعی است که در شعور حلول می‏یابد و این حلول، حلول مطلق در شعور است در این صورت همانند تجربه یا جریانی زنده در شعور و آگاهی انسان وجود دارد و انسان با آن زندگی می‏کند، نه اینکه واقعیتی عینی و قابل اثبات باشد. در واقع انسان خالق خدا و واضع آن در شعور است و نه بالعکس

    • «شعور» در زبان حنفی و در معنای هوسرلی به مفهوم محل تجلّی حقایق خارجی و عینی نیست بلکه بیانگر ارتباط و میل حرکت به سوی چیزی است

    • مطابق نظر او اینکه در متن واقع و هستی، واقعیتی به نام خدا هست یا نه، صفات حقیقی و سلبی او چیست، همه اینها خارج از حوزه عقل انسانی در نتیجه خارج از حوزه زبان انسانی است و علم کلام این باره نمی‏تواند اظهار نظر کند

    • به جای اثبات ذات و صفات ثبوتیه و سلبیه خداوند به اثبات ذات، صفات ثبوتیه و سلبیه انسان پرداخت و این صفات حقیقتاً از آن انسان و مجازاً به خدا نسبت داده می‏شود لذا علم کلام و الهیات در این رویکرد به «انسانیات» تبدیل می‏شود و خدا نه موضوعی نظری برای معرفت، تصدیق و ایمان، بلکه انرژی‏ای است حلول یافته در درون انسان که او را به حیات، حرکت و عمل فرا می‏خواند.

    • از نظر حنفی خدا نه موضوعی برای فهم جهان بلکه وسیله‏ای برای تغییر آن است، یگانه دلیل بر وجود او دلیل عملی است و نه نظری. و این دلیل عملی وقتی محقق می‏شود که خدا همچون ذات ما و پروژه‏ای انسانی برای خروج از نقص‏ها و رسیدن به کمال مورد توجه قرار گیرد، وسرانجام خدا در نظر حنفی همان تاریخ در حال حرکت و پیشرفت، ملت‏های در حال انقلاب و نهضت‏هایی است که اتفاق می‏افتد

    • به گمان او الهیات ما همان انسانیات وارونه است که در آن خدا به جای انسان نشسته است و این وارونگی باید برگشته و اصلاح شود



    همسخن ::: چهارشنبه 93/3/21::: ساعت 6:46 عصر
    حواشی وارده: حاشیه


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 32
    بازدید دیروز: 130
    کل بازدید :441747


    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    اندیشه 15 - همسخن
    همسخن
    اندکی از آنچه ذهن ما را پر کرده ... طلبه حوزه علمیه خادم اهل بیت علیهم السلام

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<
    تشیع[10] . معارف[6] . کشکول[4] . تضاد[3] . امام[2] . خدا[2] . دبستان[2] . خانم[2] . دکتر[2] . رفیع پور[2] . ایران[2] . توسعه[2] . سیاسی[2] . سید[2] . فرامرز[2] . عمره[2] . غرب . فریب . قدرت شهوت کنترل خواسته حدیث زیبا امیرامومنین علی علیه السلام قان . قلهک . کار فرهنگی . معماری . مکروهات . مهری کویت قم نجف آیةالله حوزه سیاسی مراجع تقلید سیاست زندگینامه . موشک . میرحسین . نابرابری . نشان . نعمت . هدایت . ویران . یخچال . کارتر . کلیسا . شاه . شرق . شهبازی . شیطان، شیطان بزرگ، امریکا، مذاکره، روش مذاکره مقام معظم رهبری، ب . ظلم . علوم اجتماعی . گرمایش . محله . محمود . مردم . مسئولین . مستحبات . مطلوب . مظلوم . تیر . جامعةالزهرا . جامعه . جامعه اسلامی تذکرات کار فرهنگی سید حسن موسوی دانشگاه فرهنگ ادب ع . جامعه شناسی . جامغه الزهرا . جب . جریمه راهنمایی رانندگی پلیس نیروی انتظامی فرامرز رفیع پور جامعه . حدیث - نهج البلاغه - امیرالمؤمنین - کلمات قصار - اثر کار کوچک - . حضرت زهرا . حقوق زن زنان دفاع تعدد زوجات زن دوم مهریه . حمید بن قحطبه . حوزه . حکومت دینی . خاطره . ایرانی . باران . بد حجابی حجاب تلوزیون رسانه حکومت آخوند روحانی چادر روسری لج کرد . بیرونی . پایگاه مردمی . پرفسور . تجملات . آسایش . آشامیدن . آناتومی . آینده . اتاق خواب . اجحاف . احمدی نژاد . استعمار . اسلامی . افشار . رقابت . روحانیون . زن . زندگی - ظاهر - واقع - تکنولوژی - پیامد - ماشینی . سادات . ستم . سرمایش . سیاست . رئوف . رضا . خانه . خانواده . دریغ . دکتر . دولت . خمینی . خنثی . خواهران . خوردن . خیابان . خیریه . دانشگاه . انتخابات . اندرونی . انقلاب . انگلیس انگلستان مشکل دشمن دشمنی فرامرز رفیع پور جامعه . تعطیلی . تقلب . تلوزیون ماهواره فرهنگ دین صدا و سیما تربیت فرزند . تهران . تهویه .

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    اندیشه 15 - همسخن

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<