-
2- بازسازی مفهومی (کشف عرصههای پنهان و جدید از میراث گذشته)
دومین روش بازسازی میراث گذشته از نظر حنفی، اکتشاف معانی پنهان و عرصههای جدیدی است که در میراث وجود دارد اما برجسته نیست. منظور او از عرصههای جدید، رویکردی است که یک محقق از زاویه آن میراث را مینگرد و این جز با نگرشهای عصری محقق حاصل نمیشود.
-
از دیدگاه او میراث را میتوان از منظرهای گوناگونی مطالعه کرد، اما تجدد و بازسازی میراث به معنی بازسازی آن با رویکرد عصری است، و این به معنی تخطئه قرائتهای گذشته یا عدم ورود قرائتهای آینده نیست بلکه همه اینها ممکن است صحیح باشد. خطا وقتی اتفاق میافتد که میراث با رویکرد غیر عصری قرائت شود
-
او مهمترین عرصه برجسته سازی و بازسازی در میراث را مفهوم «خودآگاهی» (الشعور). میراث ما اهمیتی را که به الهیات و طبیعیات داده است، برای انسان و خودآگاهی آن قائل نشد، هر چند به صورت ضمنی و پنهانی در درون الهیات و علوم میراث وجود دارد ولی در بازسازی باید این نگاه برجسته شود
-
به عنوان مثال در علم کلام بحث از توحید و رابطه ذات خدا با صفات و افعال، در حقیقت بحث از انسان کامل یا «انسان آنگونه که باید» است. مسائل معاد هم بازگشت به خودآگاهی دارد زیرا از پایان عالم سخن میگوید، همانطوری که اصل نبوت هم وجود این خودآگاهی را مفروض میگیرد. مسائل امامت هم توصیفی از خودآگاهی حاکم و فرمانبران و ارتباط آنها با یکدیگر است.
-
لذا مسأله عصر ما «خودآگاهی» است و هدف یک مصلح و متجدّد چیزی جز بیداری این احساس و آگاهی نیست.
-
3- تغییر محیط فرهنگی
سومین قلمرو مؤثر در تحلیل و بازسازی میراث اسلامی از نظر حنفی، محیط فرهنگی است. او میگوید میراث ما برخاسته از محیطی با شرایط و ویژگیهای فرهنگی معین میباشد و همین وضعیت فرهنگی ماده علمی خاصی را تعیین نموده است که بیانگر مشکلات و معضلات آن میباشد.
-
در این دیدگاه واقعیت تاریخی و اجتماعی میراث در گذشته تعیین کننده ماهیت علوم، روشها، نتایج و زبان علوم میراث بودهاند از این جهت علوم میراث از اطلاق و ثبات برخوردار نیستند بلکه نسبی بوده هر کدام در چارچوب نوع فرهنگ دوران گذشته به تعبیر و تفسیر وحی پرداختند.
-
بر این اساس میگوید در گذشته بیشترین دغدغه فقه عبادات بود تا معاملات در حالی که امروز مشکل ما، معاملات و احکام مربوط به روابط بین حکومت و ملت است. امروز مسائل خانواده ناشی از افراد نمیباشد بلکه به وضعیت طبقاتی خانوادهها و نظام سیاسی برمیگردد بنابراین موضوع فقهی ما عوض شده است؛
-
و یا در علم کلام مسأله گذشته خطر تجسیم، تشبیه، تألیه (صفات خدایی به اشیاء یا موجودات دادن) و یا شرک بود لذا توحید به شکل کنونی آن به وجود آمد، اما امروز از این خطرها خبری نیست، مسأله ما مشکل سرزمین، یأس مردم، در بند بودن آنها و انحطاط نظم اجتماعی است لذا باید موضوع توحید تغییر کند، الهیات ما باید به لاهوت زمین، لاهوت انقلاب، لاهوت آزادی، لاهوت توسعه و پیشرفت برگردد.
-
البته روشن است که مقصود حنفی از لاهوت زمین یا لاهوت آزادی، به دست آوردن مبانی یا مفاهیم آنها از دین نیست زیرا چنین چیزی در میراث اسلامی وجود دارد و حنفی هم در پی آنها نیست بلکه او به دنبال بحث از زمین، آزادی، انقلاب و توسعه با نگاهی عصری (که البته مملو از نظریههای عصری است) میباشد و آنگاه تطبیق نصوص وحیانی بر آنها را بحث از «توحید معاصر» میخواند.
-
حنفی کل میراث اسلامی را به «مادّه» یا موضوعی تعبیر میکند که مخصوص زمان گذشته و برای پاسخگویی به مسائل آن بوده است و چون مسائل زمان ما تغییر یافته است، آن ماده هم باید تغییر پیدا کند.
-
تجدد در میراث کلامی
-
حنفی در کتاب پنج جلدی «من العقیدة الی الثورة» همه موضوعات و مسائل خرد و کلان کلامی را مورد تجدید نظر قرار داد.
-
حنفی بازسازی و تجدد در علم کلام را از این منظر تعقیب میکند که دانش کلام در گذشته با توجه به خطرها و حذرها به وجود آمد، یعنی بحث از توحید و وحدانیت خدا به هدف مقابله با ثنویت و نصاری، و اثبات صفت تنزیه به هدف نفی تجسیم و تشبیه در ادیان کهن، اثبات صفت مغایرت خدا با حوادث امکانی به جهت نفی باورهای تجسّد، حلول و اتحاد بود، و اثبات صفات قدم و ابدیت خدا، برای مقابله با ایده ازلیت ماده و قدم جهان در فرهنگ یونان، اثبات معاد برای نفی تناسخ در فرهنگ هندی بود. ایده امامت برای مقابله با سیاست پادشاهان ایرانی و قیصران رومی شکل گرفت، اما اینک فرهنگ کهن از بنیاد تغییر یافته است. فرهنگ کهن نیازمند کلام کهن بود اما فرهنگ مدرن معاصر نیازمد کلام مدرن است
-
به طور کلی علم کلام از نظر حنفی بیان کننده واقعیاتی عینی در خارج بنام خدا، اسماء، صفات و افعال او، وحی و قیامت نیست بلکه این علم ایدئولوژی سیاسی برای عمل وتغییر اجتماعی و نیز انگیزههائی برای سلوک هستند
-
به نظر او، علم کلام علمی تاریخمند و در بند زمان و مکان خویش است، زیرا اندیشهها، پدیدههایی اجتماعیاند و پدیدههای اجتماعی، اموری تاریخی میباشند
-
از نظر حنفی تأکید و تکیه علم کلام بر متون دینی، آن را دانشی مطلق و غیر تاریخی نمیسازد زیرا متون دینی همواره در زمانهای مختلف وجود دارند اما زمینههای اجتماعی و تاریخی تغییر میپذیرند و وقتی متون دینی بر پایه نیازهای عصر به فهم درمیآیند و لباس عمل بپوشند، دانش کلام به پدیدهای تاریخی تبدیل میشود
-
تجدد در میراث فلسفی
-
تجدد در میراث فلسفی
از نظر حنفی میراث فلسفی ما به منطق صوری روی آورد و بیش از هر چیز به شکل و قالب اندیشه توجه کرد و به نتایج چنین منطقی که بیتوجهی به منطق واقعگرا و تجربی و در نتیجه غفلت از وضعیت سیاسی و اجتماعی مسلمین بود، اعتنایی نورزید.
به گمان او در میراث فلسفی ما عقل نقاد ویرانگری وجود نداشت تا بتواند نقد اندیشهها و مکاتب را سرلوحه خود قرار دهد.
بسط اشراق و نظریه فیض در میراث فلسفی سبب شد که انسان تنها در پی تلاش برای رسیدن به مراتب قرب و عروج آسمانی، فرصتهای تاریخی خود را از دست داده و تن به جبرگرایی و توجیه گناه و شرّ بسپارد.
به نظر حنفی، یکی از نتایج نظریه فیض، تلقی دولت هرمی در اندیشه و عمل سیاسی است. فارابی در اندیشه سیاسی خود، پادشاه، فیلسوف، نبی یا امام را در رأس این هرم، و تودههای تولید کننده کار نظیر کشاورزان، کارگران و... را در قاعده آن قرار داد.
ابنسینا و ابنرشد معاصر باید تحولی بنیادین در فلسفه خود ایجاد نمایند. فلسفه جدید اسلامی میتوانند نظریه مُثُل روشنکری (عقل، آزادی، انسان، طبیعت، مساوات، پیشرفت و حقوق بشر) را کشف نموده و پس از هضم آن، از آن عبور نماید
نکاتی درباره معماری منازل در مناطق جنوب کشور
دبستان دکتر محمود افشار
دبستان هدایت
روش مذاکره قدرتهای بزرگ
سفرنامه قونیه 3
سفرنامه قونیه 2
سفرنامه قونیه
انساندوستی!
رابطه علم و تهذیب نفس
عدم ورود دین داران به عرصه های مهم و پیامدهای آن
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 117
کل بازدید :442150
اندکی از آنچه ذهن ما را پر کرده ... طلبه حوزه علمیه خادم اهل بیت علیهم السلام
رادیو معارف [102]
تفسیر نور [73]
شبکه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف [202]
پایگاه آیت الله سیستانی مدظله العالی [136]
پایگاه آیت الله مکارم [193]
پرسمان [101]
مکتب السید محمد باقر المهری [120]
فرهنگستان زبان فارسی [285]
الغدیر(اشکنان) [182]
[آرشیو(10)]
معضلی به نام دانشگاه آزاد
کمک
شب عید
وحدت
سیزده به در...س
بهار من نیامد
9 ربیع
عشق
سفرنامه عمره 1386
. کشکو ل
اشعار
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
بهار 1386
پاییز 1385
فروردین 91
بهمن 90
دی 90
مهر 90
تیر 90
خرداد 90
اردیبهشت 90
اسفند 89
دی 89
آذر 89
مهر 89
خرداد 89
آبان 88
تیر 88
فروردین 88
بهمن 87
شهریور 87
تیر 86
خرداد 86
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
زمستان 91
بهار 92
پاییز 92
زمستان 92
بهار 93
زمستان 94
تابستان 95
بهار 97
پاییز 97
آب وآتش
یک روحانی
دولت عاشقی(کبوتر بین الحرمین)
تا آسمان
حامد
میثم رشیدی
دانشناپذیر
استاد بابایی(رئیس انجمن قلم حوزه)
منتظرم تاکه اوبرگردد
فانوس
آینه جادو(سید ابوالفضل محمدی)
کیمیای قلم
حدیث نفس
انتظار(محمد علی پناهی )
خلوت دل
نازترین احساس
مکتب امام صادق علیه السلام
گریبان فطرت
مهرستان
کلبه عاشقی
دانلود دانلود نرم افزار و مقاله