سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بردبارى پرده‏اى است پوشان ، و خرد شمشیرى است برّان ، پس نقصانهاى خلقت را با بردبارى‏ات بپوشان ، و با خرد خویش هوایت را بمیران . [نهج البلاغه]
اندیشه 20 - همسخن
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
    • تجدد در میراث تفسیری

         تلاش حنفی در نقد روشهای تفسیری مسلمین و ارائه تفسیری نوین، بر اساس روش پدیدارشناختی و تطبیق نصوص بر تجارب زنده درونی و تحلیل آنها، مبتنی می‏باشد.

         حنفی می‏گوید هدف قرآن، انسان و مصالح اوست، هر چند از سوی خدا نازل شده باشد ولی معطوف به مصالح ما بوده و ارجاع آن به خدا خلاف مقصد وحی است. اینکه قرآن مستقیماً از سوی خدا نازل شده باشد یا در لوح محفوظ است و اینکه چگونه از سوی فرشته وحی بر پیامبر نازل شد هیچ اهمیتی از نظر حنفی ندارد.

          وحی از نظر او قرآن محسوسی است که مورد تلاوت، استماع، فهم و تفسیر ما قرار می‏گیرد اما دیگر مباحث آن جزء مسأله ما و ماهیت وحی نیست.

        

         از نظر او شأن نزول نشان دهنده تقدم واقع بر فکر و اولویت پدیده بر آیه است لذا اولویت نخست از آن جامعه و مردم می‏باشد و قرآن و وحی در مرحله دوم قرار دارد

         به زعم حنفی واقع عینی منبع وحی و مصدر نص است و رجوع به آن، مراجعه به مصدر و اساس وحی می‏باشد. نتیجه دیگری که حنفی می‏گیرد این است که چون قرآن با توجه به واقعیات تاریخی و شأن نزول‏ها به صورت تدریجی نازل شد لذا کل آیات در هر زمانی مورد نیاز نبوده است، ما هم در زندگی خود باید به آیاتی رجوع کنیم که حلّ مسائل امروز ما باشد نه به همه آیات

      حنفی در بررسی رابطه وحی و عقل، به نیاز «خبر» یا «نقل» به «عقل» برای فهم و تحلیل و تفسیر آن و به واقعیتی که این نقل بر آن متمرکز است و با آن تعامل دارد، توجه می‏دهد. وی بر «جنبش سلفی معاصر» خرده می‏گیرد، که چرا اتکای شبه مطلق به «قال الله» و «قال رسول الله» دارد و «صرفا به حجت‏های نقلی استشهاد می‏کند، بی‏آنکه حسّ و عقل را به کار بیندازد و چنان رفتار کند که گویی خبر، حجت است و نقل، برهان است؟!». حنفی تأکید می‏کند که «حجت‏های نقلی، همه‏اش ظنی است و اگر بر حق بودن چیزی اجماع کنند، حق بودن آن تنها با عقل اثبات می‏شود».

    • وی هرگونه نقش معرفتی نصّ را ردّ می‏کند و حتی بر عکس، دلیل نقلی را مانعی برای رسیدن به صواب و یقین می‏داند. وی می‏گوید: «دلیل نقلی از خارج از عقل آغاز می‏شود و وظیفه عقل، در بهترین حالت‏ها فقط فهم و درک و در بدترین حالت‏ها، توجیه آن است. بنابراین دلیل نقلی، کارکرد عقل را در تحلیل وقایع و ماهیت مستقل آن را نابود می‏کند، حال چگونه عقل می‏تواند ابزاری برای معرفت باشد، در حالی که دلیل نقلی آغازگاه آن باشد؟ و دلیل نقلی و حجیت آن چگونه رخ می‏نماید، در حالی که جز از راه دلیل عقلی درک نمی‏شود؟ زمانی که نقل و عقل تعارض کنند داوری با کدام خواهد بود؟ قطعا داوری با عقل خواهد بود. در تعارض نقل و عقل راه چاره اثبات و تثبیت عقل و تأویل و تفسیر نقل است. بنابراین عقل، اساس نقل است. نصّ چیزی را ثابت نمی‏کند، بلکه نیازمند اثبات است، در حالی که عقل از هر چیزی ابهام‏زدایی و پیچیدگی‏زدایی می‏کند. پس عقل قادر بر اثبات یا نفی هر چیزی است که در برابرش قرار گیرد.»

    • از نظر حنفی ترکیب و پیوند عقل و نقل بسیار دشوار است؛ زیرا این دو متضادند. نقل محدوده روایت، زبان و تفسیر است و عقل موطن بداهت و وضوح و تمییز و بافت فکری دلیل عقلی اجازه شکستن یا قطع آن به وسیله ادله خارجی را نمی‏دهد و یقین درونی خود بسنده است و نیازمند یقین خارجی زاید نیست»

    • حنفی در همان حال که خواهان کنار زدن کامل وحی از حوزه پژوهش علمی و معرفتی نمی‏شود و حتی به ضرورت به کارگیری نص در تحلیل‏های عقلی برای پیش‏گیری از افتادن عقل در دام تأمل نظری ناب اعتقاد دارد، اما بر آن است که نص به‏کارگرفته شده در ادله عقلی دارای قدرت مرجعی نیست که عقل را در حرکاتش جهت بخشد، بلکه خود آن ادله تابع قدرت مرجعی عقل‏اند و با منطق درونی عقل‏سازگار می‏شوند

    • اگر از حنفی پرسیده شود، که مبنای مرجعیت عقل کدام است؟ پس از آن که عقل مرجعیت نص را منکر شد و آن را به ابزاری مطیع برای تحقق مقاصد خود تبدیل کرد، احکام عقلی، صدق معرفتی و یقین علمی خود را از چه راهی به دست می‏آورند؟ پاسخ می‏دهد که: واقعیت، اساس ثابت و استواری است که دچار تزلزل نمی‏شود و تنها منبع یقین، واقعیت است؛ «زیرا واقعیت به طور برابر اساس نقل و عقل است» و «واقعیت قدر مشترکی است که همه مردم آن را مشاهده می‏کنند، بنابراین استدلال عقلی و احصای استقرایی دور کن یقین‏اند»

    •  اما این واقعیتی که حسن حنفی ما را بدان احاله می‏دهد و آن را مبنای عقل و موطن یقین می‏داند کدام واقعیت است؟ پاسخ قانع کننده‏ای برای این پرسش در آثار حسن حنفی نمی‏یابیم، جز ادعای عجیب و غریب وی درباره وحدت واقعیت در رویارویی با اختلاف نص: «تقریبا هیچ گاه دو نفر را نمی‏توان یافت که بر معنای واحدی از نص اتفاق نظر داشته باشند، در حالی که کاربست عقل یا پناه جستن به واقعیت می‏تواند به اتفاق نظر بینجامد. زبان به تنهایی نمی‏تواند مقیاس فهم نص و سازگاری میان معانی باشد. زبان یا نیازمند حدس است که کار عقل است و یا نیازمند تجربه است که همان نقش واقعیت است. واقعیت، واحد و تغییرناپذیر است و در آن خطا راه ندارد؛ زیرا هر فرد می‏تواند صدق حکم بر واقعیت را دریابد و همه اختلافات بر سر واقعیت در حقیقت به اختلاف در معیارها و مبانی این واقعیت برمی‏گردد، نه به موضوع حکم. این مبانی هم در بهترین ارزیابی، ظن‏ها یا مسلمات و یا باورها هستند و در بدترین ارزیابی، منافع و هوا و هوس‏ها و تمایلات و بدبینی»

    • اگر بپذیریم که اختلاف پیرامون ساختار واقعیت و حقیقت آن ناشی از اختلاف مبانی تصوری و معیارهای هنجاری احکام است، آیا خود این اختلاف، نشانه‏ای مهم بر نقش اصلی تصورات و ارزش‏ها در فهم و تفسیر و ارزیابی واقعیت نیست؟ مفاهیم و ارزش‏هایی که عقل برای تفسیر واقعیت اجتماعی به کار می‏گیرد، دارای ماهیتی فراتر از تجربه حسی و مرتبط با تصور کلی از هستی ـ یا نظریه هستی شناختی ـ است. این تصور به طور مستقیم از فهم نص و تأویل آن و یا رد آن برمی‏آید. به هر روی این ادعای حنفی که هیچ دو نفری بر یک معنا از نص اتفاق نظر ندارند، و واقعیت واحد و تغییرناپذیر است، مستند به مبنایی واقعی و دقیق نیست و اختلاف هم بر سر نص و هم بر سر واقعیت وجود دارد و اسباب اختلاف در فهم واقعیت از جنس اختلاف در تفسیر نص است؛ زیرا هر دو گونه اختلاف به اختلاف در معیارها و مبانی احکام صادر از نص و واقعیت باز می‏گردد.

    • تجدد در حوزه فرهنگ و سیاست‏

    • 1- رویکرد تاریخی تمدنی حنفی

          حنفی رویکرد تمدنی و تاریخی خود را همچون چارچوبی برای تحلیل‏های خود قرار داده است، تمدن دیروز، امروز و آینده، تمدن ما و تمدن غرب و... به طوری که دو مفهوم کلیدی در ادبیات حنفی عبارتند از: رویکرد تمدنی (الموقف الحضاری) و آگاهی تاریخی (الوعی التاریخی).

           به اعتقاد وی تنها راه حل بحران‏های جامعه عرب و تحلیل صحیح آن در بازگشت به رویکرد تمدنی است که در آن از گذشته و آینده عرب، از هویت آنها در مقابل هویت دیگران، و از ایده‏آل در مقابل واقعیت آنها بحث می‏شود

      حنفی فقدان آگاهی تاریخی را یکی از عوامل ستیز بین سلفیون و سکولارها می‏داند زیرا آنها بدون درکی از ماهیت تاریخی این عصر و اقتضائات آن، برخی (سلفیون) به بهانه دفاع از دین و هویت، به گذشته می‏گرایند و عده‏ای (سکولارها) برای دفاع از دنیا و عصر حاضر به آینده روی می‏آورند.

      حنفی جنبش‏های اسلامی معاصر را از این نظر فاقد آگاهی تاریخی می‏داند که به تاریخ گذشته برگشته و منادی اسلام فراتاریخی، مطلق، حاکمیت خدا و شریعت شده‏اند. همچنین جریان سکولاری (از قبیل شبلی شمیل، فرح آنطون، یعقوب صروف، سلامة موسی و دیگران ) را از این جهت بدون آگاهی تاریخی می‏داند که به همانندی آگاهی عربی و آگاهی غربی نظر دارند، در حالی که آگاهی غربی معاصر، در گسست از گذشته، کلیسا و ارسطو معنا می‏یابد

      فهم حاضر در گرو شناخت طبیعت مرحله تاریخی‏ای است که جامعه در آن بسر می‏برد یعنی انتقال از مرحله‏ای (قدیم) به مرحله دیگر (جدید) و از میراث به تجدد، بدون اینکه تفریطی در هر یک صورت بگیرد

    •  2- جنگ تمدن‏ها یا گفتگوی تمدن‏ها

      حنفی به جای جنگ تمدن‏ها، ایده گفتگوی تمدن‏ها را می‏نشاند و معتقد است عرب در قبل و بعد از اسلام، همواره کانونی برای گفتگوی تمدن‏ها بود اما در مقابل، جریان استعماری غرب از قرن پانزدهم از طریق زور و خشونت و نیز با کمک جریان تبشیری، به نابودی تاریخ، فرهنگ و تمدن کشورهای مستعمره همت گماشت

      حنفی شرط گفتگوی تمدن­ها را تعامل طرفین در الفاظ و اندیشه‏ها و فقدان هر نوع سیطره‏جویی سیاسی و اقتصادی می‏داند، در عین حال معتقد است گفتگوی تمدنی، گفتگویی بین داخل و خارج بوده و خود متوقف بر گفتگو بین جریان‏ها و رویکردهای مختلف داخلی می‏باشد، و شرائط آن عبارتند از عدم تکفیر دیگران، عدم تملّک حقیقت، باز دانستن باب اجتهاد، عدم اکتفاء به مباحث نظری، عمل‏گرایی، فایده‏گرایی و به آینده فکر کردن، نه بحث از عقائد و تاریخ گذشته

    •  3- مسأله جهانی شدن

       حنفی مفهوم جهانی شدن را ساخته و پرداخته غرب و مراکز پژوهشی - امنیتی و اطلاعاتی آمریکا برای تسلط بیشتر خود می‏داند. از نظر او در مدل جدید جهانی شدن، هدف اصلی بیگانه ساختن اعراب و جهان اسلام از هویت خود جهت کاهش چالش غرب و اسلام و سواحل شمال و جنوب مدیترانه بوده تا خاورمیانه به هویت سیاسی جدیدی دست یابد که در آن اسرائیل نقش محوری را برای مدرن‏سازی ایفا نماید

      او جهانی شدن را نه فرآیندی طبیعی که به تعبیر برخی از اندیشمندان و کارشناسان علوم اجتماعی در اثر شدت ارتباطات انسانی به وجود ‏آید، بلکه پدیده‏ای ساختگی قلمداد می‏کند که با کمک انقلاب اطلاعات، فناوری رسانه‏ای و وسائل ارتباط جمعی مرزهای ملت‏ها، فرهنگ‏ها و نظام‏های ارزشی و سنت‏ها را فرو ریخته است و خود به یک ایدئولوژی تبدیل شده است، که مدل مرکز - پیرامون یا تولید - مصرف را القاء می‏کند

      از نظر حنفی، جهانی شدن قانونی تاریخی و قضاء محتومی نیست تا همگان ملزم به پذیرش آن باشند، بلکه جزئی از جدال تاریخ و یکی از دو طرف ستیز آن است، ستیز بین اراده ملی و استقلال خواهی از یک سو و جهانی شدن از سویی دیگر

      او برای مواجهه با جهانی شدن راه بازشناسی نقیض آن را به شرح زیر پیشنهاد می‏دهد:

      الف) بازخوانی اراده ملی و استقلال ملت‏هائی که از سلطه استعمار آزاد شدند و چنگ زدن به نتایج استقلال سیاسی آنها

      ب) تمرکزگرایی منطقه‏ای در مقابل دول هفتگانه صنعتی باید بازار مشترک عربی درست شود

      ج) پیدایش قطب دوم در مقابل جهان تک قطبی تا رقابت بین قطب‏های مختلف پدید آید، در این میان قطب عربی اسلامی می‏تواند به اقتضاء بیداری اسلامی و مقاومت در جنوب لبنان و فلسطین و جمهوری اسلامی ایران در آسیا مطرح شود؛

      علاوه بر سه پیشنهاد ارائه شده، در خصوص مقابله با جهانی‏سازی فرهنگی، استراتژی دفاعی حنفی در این باره مرکب از چند مرحله است:

      الف) بازگشت به میراث گذشته جهت بازسازی آن با قرائتی نوین و عصری

      ب) در هم شکستن شدت خودباختگی در مقابل غرب، از طریق عقب نشاندن غرب به حدود طبیعی آن لذا غرب‏شناسی از نظر حنفی اهمیت می‏یابد

      ج) بعد از خودباوری نسبت به میراث خودی و آزادی از خودباختگی نسبت به غرب، ترکیبی ارگانیک بین جهانی شدن و بومی‏گرایی (الخصوصیة) ایجاد کرد. این ترکیب از رهگذر احضار گذشته و آینده در حال حاضر و پاسخگویی عملی (و نه صرفاً نظریه‏پردازی) به نیازهای عصری ممکن است.

      به این بیان که چون نزاع بین جهانی شدن و بومی‏گرایی در حقیقت به ستیز دو جریان متخاصم سکولار و سلفیه در رسیدن به قدرت برمی‏گردد، لذا هر دو خودشان را از مدخل ایدئولوژی، عریان ساخته و به معاش و عرصه عملی زندگی بازگردند تا به نیازهای عصری پاسخ دهند، در نتیجه اندیشه در واقعیت خارجی ذوب می‏شود. در این صورت هدف واقعی یکی است هر چند نام‏های مختلفی دارد

      مثلاً آزادی سرزمین، چه با نام جهاد فی سبیل الله باشد یا دفاع از آزادی‏های عمومی افراد و ملّت‏ها، آزادی شهروندان به اسم شهادتین صورت گیرد یا با نام حقوق بشر، عدالت اجتماعی با اسم زکات، حقوق فقراء و محرومین واقع شود یا با نام سوسیالیسم و مارکسیسم و رویکرد انسانی. بنابراین هدف عملی یکی بیشتر نیست هر چند چارچوب‏های نظری متعدد باشد. گفتمان ایدئولوژی ظاهری دارد که در واقعیت عینی تأویل خود را می‏یابد هر چند گفتمان‏ها متعدد و متکثر باشند



    همسخن ::: چهارشنبه 93/3/21::: ساعت 7:0 عصر
    حواشی وارده: حاشیه


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 46
    بازدید دیروز: 130
    کل بازدید :441761


    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    اندیشه 20 - همسخن
    همسخن
    اندکی از آنچه ذهن ما را پر کرده ... طلبه حوزه علمیه خادم اهل بیت علیهم السلام

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<
    تشیع[10] . معارف[6] . کشکول[4] . تضاد[3] . امام[2] . خدا[2] . دبستان[2] . خانم[2] . دکتر[2] . رفیع پور[2] . ایران[2] . توسعه[2] . سیاسی[2] . سید[2] . فرامرز[2] . عمره[2] . غرب . فریب . قدرت شهوت کنترل خواسته حدیث زیبا امیرامومنین علی علیه السلام قان . قلهک . کار فرهنگی . معماری . مکروهات . مهری کویت قم نجف آیةالله حوزه سیاسی مراجع تقلید سیاست زندگینامه . موشک . میرحسین . نابرابری . نشان . نعمت . هدایت . ویران . یخچال . کارتر . کلیسا . شاه . شرق . شهبازی . شیطان، شیطان بزرگ، امریکا، مذاکره، روش مذاکره مقام معظم رهبری، ب . ظلم . علوم اجتماعی . گرمایش . محله . محمود . مردم . مسئولین . مستحبات . مطلوب . مظلوم . تیر . جامعةالزهرا . جامعه . جامعه اسلامی تذکرات کار فرهنگی سید حسن موسوی دانشگاه فرهنگ ادب ع . جامعه شناسی . جامغه الزهرا . جب . جریمه راهنمایی رانندگی پلیس نیروی انتظامی فرامرز رفیع پور جامعه . حدیث - نهج البلاغه - امیرالمؤمنین - کلمات قصار - اثر کار کوچک - . حضرت زهرا . حقوق زن زنان دفاع تعدد زوجات زن دوم مهریه . حمید بن قحطبه . حوزه . حکومت دینی . خاطره . ایرانی . باران . بد حجابی حجاب تلوزیون رسانه حکومت آخوند روحانی چادر روسری لج کرد . بیرونی . پایگاه مردمی . پرفسور . تجملات . آسایش . آشامیدن . آناتومی . آینده . اتاق خواب . اجحاف . احمدی نژاد . استعمار . اسلامی . افشار . رقابت . روحانیون . زن . زندگی - ظاهر - واقع - تکنولوژی - پیامد - ماشینی . سادات . ستم . سرمایش . سیاست . رئوف . رضا . خانه . خانواده . دریغ . دکتر . دولت . خمینی . خنثی . خواهران . خوردن . خیابان . خیریه . دانشگاه . انتخابات . اندرونی . انقلاب . انگلیس انگلستان مشکل دشمن دشمنی فرامرز رفیع پور جامعه . تعطیلی . تقلب . تلوزیون ماهواره فرهنگ دین صدا و سیما تربیت فرزند . تهران . تهویه .

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    اندیشه 20 - همسخن

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<