سه شنبه 10 خرداد:
- الو سلام علیکم از مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران مزاحم میشوم
· بفرمایید
- ما یک کاروان دیگر داریم که 26 خرداد اعزام میشوند. اگر کسی انصراف بدهد شما مایل هستید بیایید.
· بله ولی کی مشخص میشود؟
- تا چند روز آینده
از این سردرگمی داشتم دیوانه میشدم. در این هفته دو جلسه در مؤسسه در راه حق برگزار کرده بودیم. میخواهند بخش مشاوره را فعال کنند. حاج آقا شاه آبادی کلی از ما قول گرفته که وقت بگذاریم و من را سرپرست مشاوره قرار داده...
دلم میخواست بگویم نمیام. اما این کار رد کردن دعوت خدا و رسول خدا صلوات الله علیه بود و آنرا خلاف ادب میدانستم.
چهارشنبه 11 خرداد:
صبح استخاره کردم که بروم عمره، این آیه آمد:
إن الذین آمنوا و عملوا الصالحات طوبی لهم و حسن مآب...(رعد/29)
داشتم میرفتم جلسه در راه حق که موبایل زنگ خورد:
- الو از مرکز مدیریت تماس میگیرم. شما عکس 4×3 ندارید. هیمن الان برای ما بیاورید.
· وقت ندارم.
- پس لطفا بیایید مدارک را از ما بگیرید تا بعد از ظهر به دفتر خدمات زیارتی برسانید.
· چشم
- البته باز هم شما در لیست ذخیره هستید!
مدارک را گرفتم بعد از ظهر به دفتر زیارتی دادم.
هنوز اسامی نرفته بود. برگشتم خانه. تو فکر نرفتن بودم. کلی برنامه ریزی کرده بودم...
هنوز یک ساعت نشده بود که زنگ زدند وگفتند اسامی رسید بیایید برای کارهای دیگر.
رفتم همه چیز درست شده بود اسم من هم در لیست اصلی بود نه ذخیره. باید فردا بروم 2تا فیش واریز کنم و تحویل بدهم.
امشب شب تولد حضرت زهرا سلام الله علیها است.
تقویم را برداشتم نگاه کردم؛
26 خرداد برابر 3 رجب !
یعنی عمره رجبیه!
یک مرور کردم اتفاقات گذشته را؛
موانع و مشکلات، اوج گرفتن ها و سقوط ها
توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
گله کردن از خدا...
حالا حکمت کار خدا و عنایت حضرت زهرا را میفهمم.
یا حضرت زهرا تشکر
خدایا شرمنده...
چهارشنبه 15 اردیبهشت 10 صبح:
پیامک: آخرین مهلت ثبت نام عمره امروز میباشد. ستاد اساتید
همان موقع زنگ زدم برای ثبت نام. با دادن مشخصات ابتدایی ثبت نام صورت گرفت. امروز عصر در مراسم قرعه کشی میشود و نتیجه مشخص میشود.
چهارشنبه 15 اردیبهشت عصر:
مراسمی به مناسبت روز معلم برگزار شد. یکی از برنامه ها سخنرانی پسر شهید مطهری بود که کوتاه و مفید بود.
حالا زمان قرعه کشی برای عمره است. از بین 30 نفر، 3نفر سهمیه داریم.
کمی دلهره داشتم. مدتی بود نسبت به یک نکته اخلاقی سهل انگار شده بودم. با خودم عهد کردم خدایا اسمم در بیاد دیگر مقید میشوم.
قرعه کشی شروع شد؛
نفر اول...
نفر دوم...
نفر سوم...
اسم ما در نیامد.
حالا 4 نفر به عنوان ذخیره. مجری مراسم که از مسئولان هم هست گفت: چرا 4 نفر ذخیره؟! 3تا بس است.
باشه 3نفر ذخیره
ذخیره اول...
ذخیره دوم...
ذخیره سوم...
باز هم اسم ما در نیامد.
مجری مراسم: بگذار همان 4 تا باشد.
نفر چهارم: سید حسن موسوی !
با خودم گفتم: باید چهار نفر انصراف بدهند تا نوبت تو بشود این هم نمیشود. دلت را خوش نکن.
اما بلافاصله بعدش به ذهنم رسید خدا کار خودش را بلده تو نا امید نشو.
شنبه 18 اردیبهشت
- الو از ستاد اساتید زنگ میزنم.
· بفرمایید
- حاج آقا عمره میروید؟
· بله میروم
- باید همین امروز مدارکتان را بیاورید.
· امروز؟ من دیروز خروجی گذرنامه ام تمام شده. یک فرصت بدهید فردا براتون میارم.
- نه نمیشود. اگر تا فردا میشد قبل از شما استادهای دیگر میرفتند.
· الان عکس و کپی براتون میارم فردا گذرنامه را میدهم.
- باشد قبول
تمدید خروجی 7 خان دارد.
مرحله اول را که مربوط به شورا بود همان روز انجام دادم
یکشنبه 19 اردیبهشت:
باید به اداره نظام وظیفه مراجعه میکردم. نظام وظیفه روز 18 و 19 هر برج بخاطر اعزام تعطیل است.
دوشنبه 20 اردیبهشت:
کارهای نظام وظیفه را انجام دادم.
به اداره گذرنامه رفتم. قانون جدید: برای تمدید خروجی باید اصل و کپی شناسنامه و کارت ملی خود و همراهانتان را بیاورید!
سریع به خانه رفتم مدارک را برداشتم اما اصل شناسنامه خودم پیدا نشد.
به اداره گذرنامه رفتم. به اداره ثبت احوال ارجاعم دادند.
رفتم اما کار از آن راه خیلی طول میکشید.
باز هم به اداره گذرنامه رفتم توضیح دادم که کارم خیلی فوری است اما به هیچ وجه زیربار نمی رفتند...
از آنطرف به شدت تحت فشار بودم که زود گذرنامه ام را تحویل بدهم.
نکاتی درباره معماری منازل در مناطق جنوب کشور
دبستان دکتر محمود افشار
دبستان هدایت
روش مذاکره قدرتهای بزرگ
سفرنامه قونیه 3
سفرنامه قونیه 2
سفرنامه قونیه
انساندوستی!
رابطه علم و تهذیب نفس
عدم ورود دین داران به عرصه های مهم و پیامدهای آن
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 130
کل بازدید :441720
اندکی از آنچه ذهن ما را پر کرده ... طلبه حوزه علمیه خادم اهل بیت علیهم السلام
رادیو معارف [102]
تفسیر نور [73]
شبکه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف [202]
پایگاه آیت الله سیستانی مدظله العالی [136]
پایگاه آیت الله مکارم [193]
پرسمان [101]
مکتب السید محمد باقر المهری [120]
فرهنگستان زبان فارسی [285]
الغدیر(اشکنان) [182]
[آرشیو(10)]
معضلی به نام دانشگاه آزاد
کمک
شب عید
وحدت
سیزده به در...س
بهار من نیامد
9 ربیع
عشق
سفرنامه عمره 1386
. کشکو ل
اشعار
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
بهار 1386
پاییز 1385
فروردین 91
بهمن 90
دی 90
مهر 90
تیر 90
خرداد 90
اردیبهشت 90
اسفند 89
دی 89
آذر 89
مهر 89
خرداد 89
آبان 88
تیر 88
فروردین 88
بهمن 87
شهریور 87
تیر 86
خرداد 86
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
زمستان 91
بهار 92
پاییز 92
زمستان 92
بهار 93
زمستان 94
تابستان 95
بهار 97
پاییز 97
آب وآتش
یک روحانی
دولت عاشقی(کبوتر بین الحرمین)
تا آسمان
حامد
میثم رشیدی
دانشناپذیر
استاد بابایی(رئیس انجمن قلم حوزه)
منتظرم تاکه اوبرگردد
فانوس
آینه جادو(سید ابوالفضل محمدی)
کیمیای قلم
حدیث نفس
انتظار(محمد علی پناهی )
خلوت دل
نازترین احساس
مکتب امام صادق علیه السلام
گریبان فطرت
مهرستان
کلبه عاشقی
دانلود دانلود نرم افزار و مقاله