-
توضیح سه جریان اصلی
-
1- جریان غربگرا
-
هر چند ممکن است جریان غربگرا به وجه استعماری غرب معترض بوده و حتی جنبشهایی را برای رهایی کشور خود از وابستگی سیاسی به غرب و اشغال نظامی آنها به وجود آورده باشند، اما در تحقق جامعه آرمانی خود از جهت اهداف، اصول و روشها، مدلی جز آنچه در غرب دیدهاند، نداشتند.
-
آنها به نوعی در پی غربی کردن جامعه، فرهنگ و معرفت بودهاند.
-
به تعبییر حمید عنایت، در نوشتههای جریان پیروی از تمدن غربی «همواره احساسی از مهر و کین آمیخته بهم در حق غرب آشکار است، مهر به فرهنگ غربی و کین به ستم استعمار غربی»
-
ویژگیهای جریان غربگرا
-
خطوط کلی نخستین جریان غربگرائی در دنیای عرب:
الف) تأکید بر زبان به ویژه عربیت و ناسیونالیسم عربی در دنیای اسلام به عنوان عامل وحدت بخش، به جای تأکید بر دین؛
ب) تأثیر پذیری شدید از فلسفههای مدرنیته و پست مدرن
ج) تفسیر عقلی (عقل مدرن) و تجربی از آموزههای دینی؛
د) الگو دانستن نسخه غرب، اخذ تمدن غربی و عدم احساس خطر از آن؛
هـ) جدائی دین از سیاست.
و) عقبنشینی از باورهای دینی به نفع تجدد در مواجهه و تقابل دین و تجدد.
این رویکرد نگران دین و سنت اسلامی نیست تا در چالشهای فکری و تمدنی به مقایسه، سنجش و توزین دست زند بلکه تنها نسخه پویائی جامعه و کمال آن را در پیروی محض از فرهنگ و تمدن غرب میداند
ز) در آثار و نوشتههایی که از متجددین و غربگرایان مسلمان باقی مانده است، استناد یا استدلال به متون دینی و یا تفسیر و قرائت خاصی از آن کمتر مشاهده میشود.
-
2- جریان اسلامگرا
-
در مقابل غربگرائی، همواره رویکرد دومی وجود داشت که از درون حوزه تفکر اسلامی پدید آمده نگران میراث گذشته و اندیشه و هویت جامعه اسلامی بود.
-
این رویکرد، دین را امری شخصی یا سطحی نمیدانست بلکه خواهان بازگشت به دین، احیاء دین و پیرایش آن بوده است.
-
رویکردی که در مقابل غرب، فرهنگ و ارزشهای آن میایستد اما علم و تکنولوژی و پیشرفتهای غربیان را میستاید و از تمدن آن به تناسب فرهنگ خود، عناصری را گزینش میکند.
-
رویکرد فوق خود جبهه بزرگی را تشکیل میدهد که مراتب بیداری، دقت، واقعبینی و جانبداری آن از فرهنگ و معرفت دینی در مقابل غرب متفاوت بوده و تفاوت خود را در اهداف، سیاستها و برنامهها بر جای گذاشته است.
-
در دنیای اسلام شخصیت های برجسته ای این جریان را نشان می دهد
-
سید جمالالدین اسد آبادی و شیخمحمد عبده در رأس این رویکرد در مصر قرار دارند.
-
سلفیون مصر و در رأس آنها رشید رضا پافشاری بیشتری در بازگشت به «سلف صالح» و ستیز با غرب از خود نشان میدهند و جبهه بزرگ اخوانالمسلمین را به وجود میآورند که اسلام حکومتی و سیاسی از مهمترین دغدغههای آنها بوده است.
-
ویژگیهای جریان اسلامگرا
-
. برخی از ویژگیهای این رویکرد را میتوان به شرح ذیل بیان کرد:
الف. یگانگی ملتهای مسلمان در برابر خطر سیاسی و فرهنگی غرب»؛
ب. «پیرایش عقائد مسلمانان از خرافات و تاریک اندیشی و بازگشت به شیوه سلف صالح»؛
ج. «هماهنگ کردن رهنمودهای دین با موازین عقل و مقتضیات جهان نو» و ضرورت اجتهاد در اندیشه دینی و تفسیر قرآن جهت سازگاری با علم و تمدن معاصر؛
د. تکوین بیداری اسلامی و جنبش آزادی خواهی در اواخر قرن 13 هجری
-
3- جریان تجدد دینی
-
رویکرد سومی که بازتابی از موج تجدّد را در بسیاری از کشورهای اسلامی نشان میدهد، رویکردی است که با فرض پذیرش میراث اسلامی، مدعی تجدد در تراث و نوگرائی در اندیشه دینی است،
-
جریانی که به صورت بنیادی و گسترده و تحت تأثیر شخصیتها و اندیشههای معرفت شناختی و فلسفی دنیای غرب، به بازخوانی و به تعبیر خود بازسازی اسلام و میراث اسلامی دست میزند.
-
رضوان جودت نویسنده و محقق سوری در کتاب «سؤال التجدید فی الخطاب الاسلامی المعاصر» ناشر: دارالمدار الاسلامی سال نشر: 2004 م، در فصل نخست با عنوان «اسلام معاصر و پرسمان نواندیشی» ابتدا تاریخچه مفهوم «التجدید» و دیرینه تاریخی آن توضیح داده می گوید: در دوران جدید، نخست امین الخولی با کتاب «التجدید فی الدین» در سال 1933م و وحید الدین خان (پاکستانی) در سال 1978 با کتاب «تجدید علوم الدین» به موضوع تجدید اندیشه دینی اهتمام گماردند.
-
این رویکرد به کلی چشم از دین نمیپوشد و آشکارا غرب را کعبه آمال خود قرار نمیدهد اما در موازین معرفتی و اجتماعی وامدار تفکر غربی بوده یا متأثر از آن است لذا عصری کردن دین و نوگرایی در اندیشه دینی را با اسلوب جدیدی پی میگیرد؛
-
نه صراحت رویکرد نخست را در شعار غربگرایی و دینزدائی دارد و نه مانند رویکرد دوم، در چارچوب اصول و روشهای مقبول دینی به دفاع از دین میپردازد؛
-
میراث اسلامی را امری تاریخی و تمدنی دانسته مدعی بازسازی آن به تناسب نیازهای عصری است. در این رویکرد دین فاقد زبان گویائی از خود و حتی فاقد ذات تلقی میشود و تنها شرائط تمدنی و تفاسیر متفاوت یا متعارض است که به تناسب شرائط فوق، اندیشه دینی را پدید میآورد
-
ویژگیهای جریان تجدد دینی
-
مهمترین ممیزات این رویکرد را میتوان به شرح ذیل بیان داشت:
الف. نقد سنّت و میراث اسلامی با بهرهگیری از مبانی فکری و فلسفی مدرن بخصوص نگاه هرمنوتیکی و به هدف تفسیر و بازسازی اندیشه دینی به تناسب دنیای نوین؛ لذا در این رویکرد، روشهای سنتی فهم نصوص دینی اعتبار خود را از دست داده و جای خود را به روشهای معرفتشناختی مدرنیته میسپارند؛
-
جریان تجددگرای دینی تلاش میکند دین را با علم مدرن و عقلانیت امروز، همخوان و همگرا و سازگار نشان دهد.
-
درواقع، غالب طرفداران این جریان، عقل امروز بشری و علم مدرن را اصل گرفته و مقوله دین را با آن میسنجند و درصدد مدرنساختن دین هستند.
-
قرائتی از دین ارائه میکنند تا به عقل مدرن نزدیک شود. بهعنوان مثال، مهندس بازرگان با تفسیر علمگرایانه، درصدد تبیین آموزههایی دینی بر میآید و حتی احکام طهارت را نیز با همین دیدگاه در کتاب «مطهرات در اسلام» مورد بحث قرار میدهد.
-
در فهم سنتی از دین، تردیدآفرینی میکنند و در جاهایی آن را کمارزش میشمارند. حاملان اندیشه سنتی دینی را مورد انتقاد خود قرار میدهند و گاهی آنها را تخطئه میکنند که روحانیت، بالاترین مصداق آن است.
ب. اندیشههای این رویکرد در حوزههای گسترده دینی نظاموار بوده و تلاش میکند تا مجموعهای بهم مربوط را در حوزههای فلسفی، معرفتشناختی، کلامی، سیاسی و اجتماعی سامان دهد؛
ج. بین دین و اندیشه دینی تفکیک ایجاد میکند، معرفت دینی را حکمالله تلقی نمیکند؛ و از اینجا است که بر ضرورت عصری سازی اندیشه دینی تأکید میشود. معرفت دینی مسلمانان و مجتهدان از اسلام، همواره در چارچوب شرائط تاریخی منظور میشود و تاریخ بخشی از هویت آن است لذا معرفت دینی نه صرفاً در ظرف تاریخ بلکه مقیّد به آن بوده و با تغییر شرائط نهادی جامعه و تاریخ، تغییر میکند
د. در این رویکرد دو چیز مانع تجدد در اندیشه دینی تلقی میشود:
یکی اندیشه دینی رایج مسلمین و مجتهدین حوزههای اسلامی که با گفتمان فکری و زمینههای روحی و روانی ویژه خویش، رویکرد تجدد در اندیشه دینی را برنمیتابند؛
دوم، شرائط اجتماعی و ساختاری جوامع اسلامی که به سادگی امکان عصری سازی اندیشه دینی را فراهم نمیسازد و تا زمانی که مدرنیزاسیون بخشهای گستردهتری از این جوامع را دربرنگیرد، گفتمان دینی مدرن پدید نمیآید
ه. ویژگی دیگر این رویکرد عملگرایی و معطوف بودن تئوری به عمل است.
تجدد در معرفت دینی صرفاً ذهن گرایی و فلسفیاندیشی نیست بلکه به هدف تغییر وضعیت موجود مسلمین به وضعیت مدرن است.
به عبارت دیگر، مطابق رویکرد فوق قرائتی از اسلام مطلوب است که از آن ایدئولوژی برای عمل و به تناسب زمان تولید شود و قهراً ایدئولوژیها به تناسب تاریخ مستمراً در حال تغییر بوده و رمز این تحول در اجتهاد نهفته است
تفاوت دو جریان غربگرا و جریان تجدد دینی
در رویکرد غربگرایی و تجدد معمولاً در مواجهه و تقابل دین و تجدد، از باورهای دینی به نفع تجدد عقبنشینی میشود و نگران دین و سنت اسلامی نیست تا در چالشهای فکری و تمدنی به مقایسه، سنجش و توزین دست زند.
در حالی که رویکرد «تجدد دینی» برای دستیابی به ترقی و مدرنیت، غالباً به انکار صریح مبانی اعتقادی و آموزههای اسلامی روی نمیآورد بلکه به تناسب روش و مشربهای مختلف، میکوشد تفسیر و قرائت نوینی از دین ارائه دهد. این رویکرد بیشتر دلمشغول معرفتها و دغدغههای زمانه است و تلاش میکند اسلام را با این دغدغه پیوند دهد؛ هر چند مبانی معرفتی و نوع روشی را که برگزیده است، چالشها و مشکلات معرفتی و اجتماعی فراوانی را به بار آورد
در آثار و نوشتههایی که از متجددین و غربگرایان مسلمان باقی مانده است، استناد یا استدلال به متون دینی و یا تفسیر و قرائت خاصی از آن کمتر مشاهده میشود در حالی که رویکرد «تجدد دینی» بسیار از این روش سود جسته است. در چند دهه اخیر، آثار ایشان با محوریت بازنگری و تفسیر مجدد میراث اسلامی و با نام «قرائتهای مختلف از دین»، مملوّ از آموزههای دینی است؛
رویکرد تجددخواه، کمتر به نقد غرب و مدرنیته میپردازد در حالی که در رویکرد تجدد دینی این نقد تا حدودی برجسته است و شاید در این خصلت، خود وامدار مدرنیته باشد که به نقد خویشتن میپردازد.
-
6. جریان انجمن حجتیه
این انجمن یک تشکل مذهبی است که هدفش مبارزه با بهائیت است. -
رهبری آن را از سال 1332 ه.ش، شیخ محمود ذاکرزاده تولایی، معروف به شیخ محمود حلبی در اختیار داشت که در نهضت ملیشدن صنعت نفت نیز فعال بود.
-
دغدغه اصلی این انجمن، مبارزه با بهائیت بود که توانست در دوران پهلوی جوانان زیادی را به تشکیلات خود جذب کند.
-
شاید بتوان گفت که این انجمن، در مقطعی، قویترین تشکیلات نیروهای مذهبی بود که چون در سیاست دخالت نمیکرد، توانست در سراسر کشور فعال شود و طمع نیروهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم پهلوی را به خود جلب کند و از این طریق توانستند در این شبکه مذهبی نفوذ و اقدامات نیروهای انقلاب به رهبری امام (ره) را در بین توده مذهبی جامعه، کماثر کنند
-
این انجمن پس از انقلاب، سه گروه شدند:1. گروهی به انقلاب پیوستند، 2. عدهای نسبت به آن بیتفاوت بودند 3. و گروهی نیز در برابر آن صفآرایی کردند.
-
ترویج روحیه فردگرایی و غفلت از بُعد اجتماعی و سیاسی اسلام، ترویج معنویت و مهدویت و اسلام بیخطر و خنثی، غفلت از نقش رژیم پهلوی و آمریکا در ترویج بهائیت و اینکه دشمنان اصلی اینها هستند و بهائیت چیزی جز وسیله دینزدایی آنها نیست و... باعث شد که انتقادات تندی از سوی روحانیان انقلابی و در رأس آن امامخمینی (ره)، نسبت به این تشکیلات وارد شود
-
شیخ محمود حلبی پس از این انتقادات، تشکیلات را در سال 1362 ملغی اعلام کرد، ولی برخی نیروهایش تشکیلات را حفظ کردند و به فعالیت زیرزمینی خود ادامه دادند
-
از نخستن کتابهای منتشرشده در افشای ماهیت و عملکرد این انجمن و ارتباط برخی مسؤولان ارشد آن با ساواک و رژیم پهلوی، میتوان کتاب «در شناخت حزب قاعدین» ( نوشته عمادالدین باقی) را نام برد که نویسندهاش در دهه هفتاد، از نظراتش برگشت و از خدمات شیخمحمود حلبی تقدیر کرد. «جریانشناسی انجمن حجتیه»(انتشارات وثوق قم)، «از انجمن پیروان قرآن تا انجمن حجتیه»(نوشته حیدر رحیمپور ازغدی، انتشارات طرح فردا) و «از انجمن معارف تا انجمن حجتیه»(انتشارات بوستان کتاب قم) از جمله کتابهای مفید در نقد این جریان مذهبی است
-
7. جریان دفتر فرهنگستان علوم اسلامی
جریان فرهنگستان علوم اسلامی(آکادمی علوم اسلامی)، در اوایل انقلاب، در قم تاسیس شده بود. -
این مرکز علمی، توسط حجتالاسلام سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی، فرزند آیتالله آقا سیدنورالدین حسینی الهاشمی، از مراجع تقلید شیراز که فعالیتهای علمی و سیاسی و اجتماعی زیادی هم داشت، در قم پایهگذاری شد.
-
استاد سیدمنیرالدین حسینی که در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی هم نقش داشته و از شاگردان امام(ره) و هممسیر با نهضت ایشان بوده است
-
او در تئوریسازی و نظام حکومت اسلامی تأملات فراوانی داشت و مبانی فلسفی صدرایی را در عرصه نظامسازی برای انقلاب اسلامی، شکلگیری انقلاب فرهنگی واقعی و حضور حداکثریِ دین در زمینههای مختلف، ناکارآمد میدانست.
-
معتقد بود باید فلسفه جدیدی ابداع کنیم. وی با تأملات فراوان، فلسفهای ابداع میکند و بر اساس آن، به تبیین نظام ولایت فقیه و همچنین یک نظام سیاسی ـ اجتماعی میپردازد
-
البته این طرح، هنوز یک جریان مدون، دقیق و نظاممند نیست، و بعضی از مباحثی را که مطرح میکنند، شاید فقط خودشان دقیقاً میدانند که چه میخواهند بگویند.
-
استاد سیدمنیرالدین، شخصیتی خوشفکر، نظامساز، تئوریپرداز و صاحب نظریه بود ولی اجل فرصت ادامه تحقیقات و تجربه در اجتماع را به او نداد. ایشان در سال 1379 درگذشت.
-
هماکنون این جریان را حجتالاسلام سید محمدمهدی میرباقری هدایت میکند.
-
از دیگر شخصیتهای دفتر فرهنگستان علوم اسلامی، میتوان حجج اسلام علیرضا پیروزمند، عبدالعلی رضایی، جعفر حسینیان، مصطفی جمالی، صدوق، جعفرزاده و... را نام برد.
-
«تولید علم دینی»، «توسعه اسلامی»، «نقد مدرنیته و غرب» و «احیای تمدن اسلامی» از جمله دغدغههای این جریان فکری است
-
غالب منشورات این دفتر، بهصورت محدود و داخلی، تکثیر و توزیع شده است که غالب سخنان استاد سیدمنیرالدین شیرازی و سیدمحمدمهدی میرباقری، از جمله آنهاست. «نهضت تولید علم از منظر فرهنگستان علوم اسلامی» (جعفرزاده)، «تحلیل تکنولوژی و ماهیت آن» و «مهندسی تمدن اسلامی، الزامات و موانع» (رضایی)، از جمله آثار اعضای هیات علمی این جریان است که تا حدی بیانگر تفکرات این جریان علمی و مذهبی است.
-
8. جریان حوزه و روحانیت:
-
امتیاز این جریان نسبت به موارد دیگر، اتصال تاریخی طولانی با مردم است.
-
همچنین با توجه به دینیبودن مردم، روحانیت این امتیاز را دارد که امکان تاثیرگذاری بر مردم را داشته باشد.
-
اثرگذاری جریانهای دیگر معمولاً کُند و زمانبَر است. تجربه تاریخی ثابت کرده است چنانچه فاصلههایی بین جریانهای اجتماعی با روحانیت و مرجعیت ایجاد شود، در صحنه عمل، منتهی به عقیمشدن اجتماع و بروز انحرافات جدی در جامعه خواهد شد.
-
البته این جریان هم در درون خود دارای طیفهای زیادی است.
-
در مباحثی چون نظام سیاسی، رفتار سیاسی، نقش زن در اجتماع، دانشهای جدید، نحوه مواجهه با غرب و دستاوردهای آن، میراث کهن ملی، و... شاهد اختلافاتی در این جریان هستیم.
-
شاید بتوان این جریان در دوره معاصر را به سه دسته تقسیم کرد:
-
الف) جریان انقلابی
شروع جدی این جریان را میتوان فعالیتهای امامخمینی(ره) و ارائه نظریه ولایت فقیه از سوی ایشان دانست. -
این جریان بهشدت قائل به حضور اجتماعی و سیاسی دین است و از منتقدان جدی عزلتنشینی علما و سکوت حوزه در قبال مسائل جامعه و جهان است تا بدانجا که امامخمینی(ره) در این راستا، برای حضور دین در جامعه و تشکیل جامعه اسلامی، با حکومت ضد دین پهلوی به مبارزه برخاست و نهایتاً موفق به تشکیل حکومت اسلامی شد.
-
این جریان عمدتاً توسط یاران و شاگردان امام(ره) و برخی شاگردان درس فلسفه و تفسیر علامه طباطبایی(ره) مانند شهیدمطهری، شهیدبهشتی، شهیدمفتح، شهیدباهنر، و حضرات آیات خامنهای (رهبر معظم انقلاب)، منتظری، موسوی اردبیلی، فاضل لنکرانی، ابراهیم امینی، مصباح یزدی، نوری همدانی، جوادی آملی و... در حوزه های علمیه و سراسر کشور تبیین و تبلیغ میشد.
-
البته تنوع و تکثر در این جریان هم فراوان است، ولی ویژگی مشترک همه آنها اعتقاد به حضور سیاسی و اجتماعی دین در جامعه و توجه به جامعیت و همه ابعاد دین است. اگرچه هم عدهای از آنها مانند آیتالله منتظری نتوانست تا آخرِ خط با این جریان بمانَد
-
ب. جریان سنتی
این جریان تمایل به نقشآفرینی و حضور سنتی روحانیت در جامعه دارند و غالباً بدان بسنده میکنند. -
شاید بتوان امثال آیتالله گلپایگانی در ایران و آیتالله خویی در عراق را از چهرههای شاخص این جریان دانست. غالب شاگردان برجسته این اساتید نیز از شیوه و مشی اساتید خود پیروی کرده و چندان تمایل به حضور اجتماعی و سیاسی همهجانبه دین در جامعه ندارند.
-
همین امر باعث شده است تا تأثیرگذاری فراوانی بر بدنه سنتی جامعه و حوزه داشته باشند
-
ج. جریان ساختارشکن
شخصیت فقهی و علمی برجسته و قابل توجهی نمیتوان در این جریان یافت و بیش از اینکه یک جریان فکری باشند، جریانی کاملاً سیاسی هستند که مواضع فقهی هم میگیرند. -
نماینده شاخص این جریان، آیتالله یوسف صانعی است. ایشان غالباً فتاوایی صادر میکند که در تاریخ فقه شیعه سابقه نداشته است.
-
شاید امثال محسن کدیور و محمدتقی فاضل میبدی را بتوان چهرههای جوانتر این جریان دانست که در مواضع آنها، شیفتگی به غرب و تلاش برای سازگاری با مبانی نظری فرهنگ غرب مانند لیبرالیسم و حقوق بشر موج میزند.
-
جریان های فرعی در ایران
-
غیر از سه جریان فوق از جریان های دیگری هم می توان نام برد که در ایران وجود داشته است: (برگرفته از مقاله : انقلاب اسلامی و جریان های سیاسی، یاسر عسگری، منبع: ماهنامه سوره- شماره 45- بهمن 1388- سایت سوره مهر) البته برخی از این جریانها بیشتر سیاسیاجتماعی و یا فرهنگی هستند تا فکری
1. جریان صوفیه: جریان تصوف سنتی اشکال معتدل و افراطی دارند. این جریان به تاریخ تفکر مسلمین باز می گردد.
صوفیه عمدتاً دینستیز نیستند، اما یا فقهستیزند یا مرجعستیز؛ یعنی یا میگویند: کاری به فقه نداشته باشید، یا میگویند: احکام فقهی را قبول داریم(حتی وضو میگیرند، نماز میخوانند، احکام و مناسک عبادی را انجام میدهند) ولی مرجعیت را قبول ندارند و بهجای آن، از پیر یا قطب پیروی میکنند.
-
2. جریان شبه عرفان و معنویت گرائی کاذب
-
این جریان به خصوص در یکی دو دهه اخیر در کشورهای اسلامی به هدف تهاجم به معنویت اسلامی وارد شده است.
-
عرفانهای شرقی و غربی مانند عرفانهای هندویی، بودایی و سرخپوستی است. از مشخصههای عرفانهای شرقی، فردگرایی بدون توجه به جامعه است و عموماً بر نوعی مراقبه و تمرکز تأکید میکنند، نظیر آثار اوشو و کریشنامورتی. در عرفانهای سرخپوستی، توجه به کهانت و سحر و جادو موج میزند. غالب کتابهای نویسندگان آمریکای لاتین در حوزه ادبیات مانند کتابهای پائولو کوئیلو، بهدنبال ترویج این تفکرات هستند.
-
3. جریان سنتگرایان برخاسته از غرب:
در دهههای اخیر شاهد یک جریان ضد تجدد در غرب و به تَبَعِ آن در ایران هستیم. مشترکات این جریان عبارتند از: نامطلوبدانستن تمدن غربی، قائلبودن به اخلاق و معرفت دینی، توجه به معنویت، توجه به مشترکات ادیان مختلف، خردگریزی و نقد عقلانیت مدرن. -
مهمترین گروه ضد تجدد در غرب، سنتگرایان یا جریان «حکمت خالده» یا «خرد جاودان» است که ظهور جهانی داشته و در کشور ما نیز در یکی دو دهة اخیر، ظهور و بروز قابل توجهی داشته است.
-
اصول سنتگرایان را میتوان در پنج محور مطرح کرد:
1. وحدت متعالی ادیان؛2. کثرتگرایی (پلورالیسم) دینی؛
3. گرایش به عرفان و تصوف؛
4. انتقاد از غرب و دنیای مدرن
5. اعتقاد به علم و هنر قدسی.
-
رنه گنون، فریتهیوف شوئون یا فریتیوف شوآن (به آلمانی: Frithjof Schuon) مارتین لینگز، تیتوس بورکهارت، آناندا کومارا سوامی و... از شخصیتهای جهانی این جریان فکریاند که البته اکثرشان مسلمان شدهاند. در ایران، دکتر سید حسین نصر، نماینده شاخص این تفکر است
-
در دو گزاره میتوان دیدگاه واقعی این جریان را بیان کرد:
1. روح ادیان واقعی (مثل ادیان ابراهیمی و ادیان شرقی همچون هندویی و بودایی)، یکی است و در آن اختلاف نیست. به همین دلیل است که از این جریان به «وحدت متعالی ادیان» هم یاد میشود. آنها کثرت ادیان را تجلیات الهی میدانند و غالباً آنچه را که بهعنوان کثرت ادیان مطرح میکنند، اعم از ادیان آسمانی و زمینی است که ادیان و آیینی چون بودائیسم، هندوئیسم، تائوئیسم، کنفوسیوس و آیینهای سرخپوستی و بومی مناطق مختلف را شامل میشود. -
2.روح دین، همان بخش معنویت و قدسیت است.
این جریان با این دو اصل و از همین زاویه، به نقد مدرنیته میپردازند و بر این گزاره تأکید میکنند که تجدد، باعث شده است تا انسان از روح دین یعنی قدسیت، فاصله بگیرد. لذا معتقدند علم جدید و تکنولوژی جدید و توسعه جدید، از قدسیت فاصله یافته است. -
از مهمترین آثار سنتگرایان میتوان «بحران دنیای متجدد»، «سیطرة کمیت» و «نگرشی به مشرب باطنی اسلام و آیین دائو» (رنه گنون)، «شناخت اسلام» (فریتهوف شوان)، «جهانشناسی سنتی و علم جدید» و «کیمیا: علم جهان، علم جان» (تیتوس بورکهارت)، «گوهر و صدف عرفان اسلامی»(مارتین لینگز)، «معرفت و معنویت»، «دین و نظم طبیعت»، «معرفت و امر قدسی»، «قلب اسلام» و «نیاز به علم مقدس» (سید حسین نصر) را نام برد. برخی، کتاب «معرفت و معنویت» نوشته دکتر نصر را بهترین کتاب در معرفی جریان سنتگرایی میدانند.
-
4. جریان فردیدی
جریان ضد تجدد دیگر در ایران، جریان موسوم به هایدگریهای ایران یا فردیدیهاست. دکتر سیداحمد فردید، بنیانگذار و مروج اصلی این نحله در ایران و در نقد مدرنیته بسیار تحت تأثیر هایدگر است. -
کسانی چون دکتر داوری اردکانی، دکتر محمد مددپور، داریوش شایگان و داریوش آشوری (که دو شخص اخیر بعدها به فردید وفادار نماندند و از منتقدان جدی استاد سابقشان شدند)، جلال آل احمد (که در ابتدای کتاب «غربزدگی» مطرح میکند که این تعبیر را از فردید وام گرفتهام)، دکتر محمد رجبی (فرزند استاد علی دوانی و رئیس موسسه فرهنگی اکو)، سید عباس معارف (حکیم و موسیقیدان)، یوسفعلی میرشکاک(شاعر و منتقد)، محمدرضا جوزی، بهروز فرنو (رئیس کنونی بنیاد فرهنگی فردید) و دکتر شهریار زرشناس و... از شاگردان فردید هستند.
-
احمد فردید ( متولد1291ش، یزد) تحصیلات دانشگاهی را در آلمان و فرانسه در رشته فلسفه ادامه داد و بیشتر از همه، از فلسفه هایدگر استفاده کرد. وی با استفاده از فلسفه هایدگر ـ که نقد علم و تکنولوژی غرب بود ـ پایهای ایجاد کرد. درواقع، فلسفه فردید، نقد فلسفه غرب بود. فردید عمیقاً دغدغه فلسفی داشت و لذا میکوشید پایههای فلسفی غربزدگی و غربستیزی را مطرح کند. دکتر فردید اجازه نمیداد بحثها و درسهایش ضبط و چاپ شود و بدین جهت به «فیلسوف شفاهی ایران» معروف شد. وی بسیار نقاد و حتی بدبین بود و خیلی از روشن فکران دینی مانند بازرگان، شریعتی، مطهری، سروش و... از تیغ شمشیر نقد فلسفی او سالم عبور نکردند .استاد مطهری بنا به گفته فرزندش، وی را کفرشناس خوبی و نه اسلام شناس خوبی، میدانست. آل احمد هم متأثر از دکتر فردید، با روش ادبیات و نقد ادبیاتگونه به نقد غرب میپرداخت و کتاب «غربزدگی» را نوشت.
-
این جریان، به فلسفه ملاصدرا و ابنسینا نگاه مثبتی ندارند؛ چون معتقدند آنها از فلسفه یونان استفاده کردهاند. این گفتمان غربستیز، با غرب یونان باستان و فلسفه آن بهشدت مخالف است و لذا فلسفههایی مثل فلسفه اسلامی که از یونان باستان استفاده کردهاند، طبیعتاً مورد مهر و محبت این گفتمان قرار نخواهند گرفت. چنانکه دکتر داوری و دکتر مددپور هم مخالفت خود را با فلسفه صدرایی اعلام کردهاند.
-
یکی از شخصیتهای هوادار این جریان که تعلق خاطر جدی به این جریان و جریان سنتگرایی دارد، استاد اصغر طاهرزاده در اصفهان است که به فلسفه صدرایی توجه ویژه دارد و آثار فراوانی در نقد غرب و مدرنیته با این نگاه جدید دارد که «علل تزلزل تمدن غرب»، «گزینش تکنولوژی از دریچه بینش توحیدی» و «فرهنگ مدرنیته و توهم» از جمله آثار اوست که از سوی انتشارات لبالمیزان اصفهان منتشر شده است.
-
از مهمترین آثار این جریان فکری میتوان به «دیدار فرهی و فتوحات آخرالزمان» (سید احمد فردید)، «مفردات فردیدی»(دیباج)، «اوتوپی و عصر تجدد»، «انقلاب اسلامی و وضع کنونی عالم»، «شمهای از تاریخ غربزدگی ما» و «شاعران در زمانه عسرت»(رضا داوری اردکانی)، «حکمت دینی و یونانزدگی در عالم اسلام»، «خودآگاهی تاریخی» و «درآمدی بر سیر تفکر معاصر» (محمد مددپور)، «مبانی نظری غرب مدرن» (شهریار زرشناس) اشاره کرد.
-
5. جریان مکتب تفکیک
حدود هشتاد سالی است که پارهای از دانشوَران حوزه دین، با ارائه دیدگاهی، درصدد تفکیک فلسفه و عرفان از معارف دینی برآمدهاند. آنها مدعیاند که با اتکا به آموزههای قرآن و اهل بیت(ع)، حکمتی ناب و خالص ارائه دادهاند که این نوع برداشت در سالهای اخیر به «مکتب تفکیک» مشهور شده است. -
این جریان را میرزا مهدی اصفهانی و آیتالله شیخ مجتبی قزوینی در حوزه مشهد راهاندازی کردند و حضرات آیات مروارید، میرزاجوادآقا تهرانی، فلسفی، سیدجعفر سیدان و استاد محمدرضا حکیمی از دیگر چهرههای این تفکر هستند
-
صاحبنظران کنونی این جریان، عنوان مکتب تفکیک را نمیپذیرند و آن را مکتب معارفی اهل بیت(ع) معرفی میکنند و به نامگذاری استاد محمدرضا حکیمی، بر این جریان، انتقاد دارند.
-
مکتب تفکیک بر این باور است که شناخت عقلانی و عرفانی را باید از شناخت دینی، تفکیک کرد و دین را به دور از این دو نگرش و بهشکلی خالص دریافت. ادعای مدافعان این مکتب آن است که خود به حقایق وحیانی دست یافتهاند و از این منظر، به نقد فلسفه و عرفان میپردازند تا حریم دین را از آنها بپیرایند.
-
«اعجاز القرآن»، «مصباح الهدی»، «ابواب الهدی»، «معارف قرآن» و «معرفه العلم» (میرزا مهدی اصفهانی)، «بیان الفرقان»(شیخ مجتبی قزوینی)، «عارف و صوفی چه میگویند؟»، «میزان الطالب» و «بحثی در فلسفه بشری و اسلامی» (میرزا جوادآقا تهرانی)، «مکتب تفکیک»، «اجتهاد و تقلید در فلسفه» و «معاد جسمانی در حکمت متعالیه» (استاد محمدرضا حکیمی) برخی از مهمترین آثار منتشرشدة این جریان و بیانگر آرا و نظرات آنهاست.
-
البته کتابهایی نیز اخیراً در نقد این مکتب منتشر شدهاند که «رویای خلوص» (سید حسن اسلامی) و «از انجمن معارف تا انجمن حجتیه»(محمدرضا ارشادینیا، شاگرد دروس فلسفه استاد سیدجلالالدین آشتیانی در مشهد)، از جملة آنها محسوب میشوند
-
اندیشه های اجتماعی معاصر مسلمین
-
گونه شناسی اندیشه اجتماعی مسلمین
-
اندیشه اجتماعی متأثر از اندیشه های بنیادی است لذا گونه شناسی اندیشه اجتماعی مسلمین در ذیل طبقه بندی اندیشه های معاصر مسلمین است
-
به طور کلی اندیشه های معاصر مسلمین را به چند جریان فکری می توان تقسیم کرد. اندیشه اجتماعی هر جریان به تناسب آن است
-
سه جریان فکری مهم در اندیشه معاصر مسلمین
-
1- جریان غرب گرائی
-
2- جریان اسلامگرا
-
3- جریان روشنفکری دینی یا تجدد دینی
-
4. جریان های فرعی در دنیای اسلام که ممکن است در درون این جریان ها قرار بگیرند
-
جریان غرب گرا
-
1- جریان غرب گرائی یا روشنفکری بیمار و غرب زده
تنها چاره رهایی از مشکلات دنیای اسلام را اخذ تمدن غرب میداند؛
-
این جریان خود ابعاد گسترده علمی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی را شامل می شود
-
اندیشه اجتماعی جریان غرب گرا بازتابی از منظر غرب به دنیای اسلام است.
-
بنابراین جریان نخست را می توان اندیشه های اجتماعی غرب گرا نامید
-
اندیشه اجتماعی رویکرد غرب گرا در دنیای اسلام حوزه های مختلفی را شامل میشود: حوزه دین ورزی و باورهای و رفتارهای دینی، سیاست، حکومت، هنر، تکنولوژی، خانواده، جوانان، زنان، شغل، ورزش و ....
-
جریان اسلام گرا
-
2- جریان اسلامگرا یا بیداری اسلامی
خواهان بازگشت به اسلام و احیاء آموزههای کتاب و سنت در عرصههای سیاسی و اجتماعی است.
-
این جریان که ریشه در تاریخ و هویت دنیای اسلام دارد در مواجهه با جریان غرب گرائی به بازسازی و جریان سازی خود پرداخت
-
حوزه و گستره اندیشه هایش بسیار وسیع است
-
به تناسب اندیشه های بنیادی خود به طرح اندیشه اجتماعی در تمام حوزه های زندگی اجتماعی می پردازد
-
-
جریان تجدد دینی
-
3- جریان روشنفکری دینی یا تجدد دینی
-
از برخی جهات متأثر از جریان اول و از جهاتی دیگر نزدیک به جریان دوم است،
-
برای حلّ مسأله تجدد، روشها و رویکردهای نوینی را در فهم اسلام و میراث اسلامی دنبال میکند که مستلزم نفی و طرد تفسیرها و باورهای مرسوم اندیشمندان مسلمان میباشد.
-
این جریان که اکنون هم در جوامع اسلامی فعالیت دارد، تفسیر جدیدی را از اسلام ارائه میدهد و به گونهای با جریان تجدد کنار میآید و آن را با اسلام جمع میکند و یا از منظر خاصی دست به گزینش یا نقد آموزه اسلام میزند
-
در ایران جریان موسوم به روشنفکری دینی شامل فعالانی همچون: عبدالکریم سروش، مصطفی ملکیان، محسن کدیور، مجتهد شبستری، علی پایا می شود.
نکاتی درباره معماری منازل در مناطق جنوب کشور
دبستان دکتر محمود افشار
دبستان هدایت
روش مذاکره قدرتهای بزرگ
سفرنامه قونیه 3
سفرنامه قونیه 2
سفرنامه قونیه
انساندوستی!
رابطه علم و تهذیب نفس
عدم ورود دین داران به عرصه های مهم و پیامدهای آن
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 130
کل بازدید :441737
اندکی از آنچه ذهن ما را پر کرده ... طلبه حوزه علمیه خادم اهل بیت علیهم السلام
رادیو معارف [102]
تفسیر نور [73]
شبکه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف [202]
پایگاه آیت الله سیستانی مدظله العالی [136]
پایگاه آیت الله مکارم [193]
پرسمان [101]
مکتب السید محمد باقر المهری [120]
فرهنگستان زبان فارسی [285]
الغدیر(اشکنان) [182]
[آرشیو(10)]
معضلی به نام دانشگاه آزاد
کمک
شب عید
وحدت
سیزده به در...س
بهار من نیامد
9 ربیع
عشق
سفرنامه عمره 1386
. کشکو ل
اشعار
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
بهار 1386
پاییز 1385
فروردین 91
بهمن 90
دی 90
مهر 90
تیر 90
خرداد 90
اردیبهشت 90
اسفند 89
دی 89
آذر 89
مهر 89
خرداد 89
آبان 88
تیر 88
فروردین 88
بهمن 87
شهریور 87
تیر 86
خرداد 86
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
زمستان 91
بهار 92
پاییز 92
زمستان 92
بهار 93
زمستان 94
تابستان 95
بهار 97
پاییز 97
آب وآتش
یک روحانی
دولت عاشقی(کبوتر بین الحرمین)
تا آسمان
حامد
میثم رشیدی
دانشناپذیر
استاد بابایی(رئیس انجمن قلم حوزه)
منتظرم تاکه اوبرگردد
فانوس
آینه جادو(سید ابوالفضل محمدی)
کیمیای قلم
حدیث نفس
انتظار(محمد علی پناهی )
خلوت دل
نازترین احساس
مکتب امام صادق علیه السلام
گریبان فطرت
مهرستان
کلبه عاشقی
دانلود دانلود نرم افزار و مقاله