سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هفتاد گناه برای نادان آمرزیده می شود، پیش از آنکه یک گناه برای دانشمند آمرزیده شود . [امام صادق علیه السلام]
همسخن - همسخن
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • 1

    . از همه عزیزانی که مطلب قبلی را خواندند و نظر دادند یا ندادند بسیار سپاسگذارم.

    احتمال برخوردهای تند (بانام یا بدون نام) میدادم ولی خوشبختانه مساله خاصی پیش نیامد.

    2.مطالب زیادی تو ذهنم هست که بنویسم اما سفری در پیش دارم که دستم به کار جدیدی نمی رود.

    از طرفی کارهای عقب مانده و از طرفی آمادگی های مادی و معنوی برای سفر فرصت زیادی برام نمیگذاره

    دعاگوی همه دوستان هستم

    دوستانی که دسترسی دارم حضوری یا تلفنیی یا اس ام اسی خدا حافظی و طلب حلالیت میکنم و بقیه دوستان هم حلال بفرمایند...

     



    همسخن ::: سه شنبه 86/4/12::: ساعت 3:0 عصر
    حواشی وارده: حاشیه

    (لطفا این متن را کامل و بادقت بخوانید.اگر نقدی داشتید من مخلص حرف حسابم)

    بسم الله الرحمن الرحیم

     

    از ابتدای انقلاب حضرت امام خمینی سلام الله علیه بحث وحدت میان شیعه وسنی را مطرح فرمودند و این دستور کار جمهوری اسلامی بوده و هست.

    مقام معظم رهبری هم امسال را به نام وحدت نامگذاری کردند.

    بنده به مساله وحدت اعتقاد کامل دارم و فرمایش امام و مقام معظم رهبری هم کاملا عاقلانه ودرست است.

    اما متاسفانه در ذهن بسیاری از عزیزان و بچه شیعه های خوب هم برداشت نادرستی ازین بحث هست.

    دوستان تعجب کردن که چطور ما میگیم به وحدت اعتقاد کامل داریم از طرف دیگر در هر فرصتی به مبانی اهل سنت هم انتقاد و اشکال وارد میکنیم.

    ببینید عزیزان ما شیعیان باید اطلاعات کامل و جامعی در مورد مذهبمان،امامانمان، دشمنان وغاصبین ولایت داشته باشیم تا بتونیم اسم شیعه را روی خودمون بگذاریم بعد میریم سراغ وحدت.

    بعبارت بهتر وحدت و آشتی گاهی از موضع ضعف و انفعال است و گاهی از موضع عزت و قدرت؛

    اگر ما هیچ اطلاعاتی نداشته باشیم و فقط بگیم : ما مسلمان اونا هم مسلمون. اونا بیشترن ،دشمن مشترک بیاد و اونا با ما نباشن خیلی بد میشه و... پس وحدت داریم این وحدت از موضع ضعف و ذلت باره

    اما اگر ما اطلاعات کاملی در حد یک بچه شیعه داشته باشیم و بدانیم اونها چه بر سر اسلام و شیعه آوردند ، مسیر اسلام را منحرف کردند وخیلی فجایع دیگر ... اما ما بخاطر مصالح بالاتری و بخاطر حفظ اسلام سکوت میکنیم و وحدت را حفظ میکنیم به این میگن وحدت عزیزانه و از موضع قدرت.

    عقلای اونا هم این مساله را درک میکنند و سعی میکنند با این کسی که قدرت و قوت داره اما متواضعانه و خردمندانه اقدام کرده و به اختلافات دامن نمیزند دوست و همراه بشوند و دست وحدت او را به گرمی بفشارند.

    باید این نکته را تذکر بدهم که بحث اهل سنت و وهابیت جداست.

    همچنین بحث علمای اونها با عوامشون جداست.

    حالا ما حرفمون همین بود که آقای بچه شیعه تو یک برداشت و استدلالی درباره مذهبت داشته باش. نگفتیم که برو با اونا بجنگ.

    توجه داشته باشید هرکسی در جایگاه خودش وظیفه ای داره

    اینکه بنده به برخی از دوستان عرض کردم :

    بنده هم اگر جای ((آقا)) بودم دقیقا همین کاری که ایشون کردند میکردم و همین حرفا را میزدم
    و ((آقا)) هم جای من بودند اطمینان دارم که همین کاری که من میکنم میکردند.

    منظورم همین بود که بنده بعنوان یک طلبه وظیفه دارم به مردم بگم که سنی کیه، حرفش چیه و... البته آخرش هم میگم نباید وحدت را به هم بزنی

    اما کسی که صحبتاش تو دنیا پخش میشه نمیتونه اینها را جلوی دور بین بگه.

    نتیجه این برداشت غلط از وحدت این شده که تفکرات سنی داره وارد جوانای شیعه میشه:

    _دانشجو رفته عمره برگشته بجای بهتر شدن مهر نمیذاره و میگه امامان هم آدمای معمولی بودن.

    _بین خیلی از شیعه ها این تفکر داره جا می افتد که عمر هم خیلی آدم بدی نبود حالا یک اشتباهی کرد. حتی در همین چارمحال که ما رفته بودیم که مردم کاملا ناب و دستنخورده بودن یک آقایی میگفت:عمر آدم بدی نبود. در صورتی که اما صادق علیه السلام فرمودند : کسی که فکر کند عمر و ابوبکر لحظه ای نیت خدایی داشتند کافر شده.

    حالا شما که هی بر طبل وحدت میکوبی شما چطور میخواهی این همه جوان را که دارن گمراه میشن هدایت کنی؟

    اگر توی یک وبلاگ که خواننده هاش همه بچه مسلمون شیعه هستند نگیم ،کجا بگیم؟

    اصلا خودحضرت عالی چقدر در این زمینه اطلاعات داری؟ چند تا از مطاعن عمر را بلدی؟

    همین الان با یک سنی معمولی بحث کنی کم میاری.

    اگر یک نفر کوچکترین اهانتی به مادر یا پدر ما بکند تا آخر عمر کینه اش را به دل داریم.حالا اون برخوردها را با امیرالمومنین وحضرت زهرا سلام الله علیها کردن ما مثل ماست نشستیم میگیم:هیسسسسس وحدت

    پدران ما و شما شیعه های داغی بودن ،ماها سرد و با بنیه اعتقادی ضعیف، ببن نسل آینده چی میشه

    ***

    _آیا شما میدانید که هرچند وقت یکبار علمای وهابی فتوا میدن و نا مه امضا میکنن که کشتن شیعیا واجب است؟

    _آیا شما میدانید که در مناطقی از ایران که سنی ها کمتر از نصف جمعیت اونجا را تشکیل میدن 2تا معلم شیعه را فقط به جرم اینکه در زمینه این مسایل یک بحث جزیی کرده بودن کشتند و جسد یکی از اونا هیچ وقت پیدا نشد.

    _آیا میدانید شورای اسلامی یکی از شهرها نام میدان اما حسین را برداشت و به میدان امام شافعی تغییر داد؟

    _آیا میدانید که عالم سنی در دانشگاه ما حاضر شده و به امیرالمومنین علیه السلام اهانت کرده و مسیول دانشگاه برای حفظ وحدت بازم دعوتش کرده؟

    و خیلی مسایل دیگر که اگر بگم یا باور نمیکنید یا تکفیرم میکنید.

    اینها همه ناشی از برداشت غلط ما از وحدت است.

    اما ما که همه اینها را میدانیم و از آنها نفرت دارم باز هم خار درچشم و استخوان در گلو سکوت میکنم و درجای خودش وحدت را حفظ میکنم.

    هنر این سرباز به همینه که هرچی فرماندش میگه اطاعت میکنه

    حالا تعبد من بیشتره که با این اوصاف به وحدت تن میدم یا کسی که از هیچکدام از اینا خبر نداره و میگه هرکی شهادتین گفت مسلمانه.

    در پایان تذکر میدم اگر یک سنی بامن برخورد کنه که زیاد هم  پیش میاد با بهترین وجه و کمال ادب باش برخورد میکنم.

    اگر یک نفر کوچکترین اهانتی به مادر یا پدر ما بکند تا آخر عمر کینه اش را به دل داریم.حالا اون برخوردها را با امیرالمومنین وحضرت زهرا سلام الله علیها کردن ما مثل ماست نشستیم میگیم:هیسسسسس وحدت

    حواسمون باشه فردای قیامت اگر چشمون تو چشم امیرالمومنین افتاد خجالت زده نشویم

    من شخصا ازین خیلی میترسم که غفلت خودم باعث بشه حضرت زهرا اون دنیا تحویلم نگیره

    حرفهای نگفته زیادی هست که بماند...



    همسخن ::: یکشنبه 86/4/3::: ساعت 9:52 عصر
    حواشی وارده: حاشیه

     

    این سفر نکات دیگری هم داشت که ازش چشم پوشی میکنیم.فقط چند مورد گذرا:

    1-با اینکه شرایط سختی در اونجا بود اما این سفر به من خیلی سخت نگذشت چونکه هم کوتاه بود هم خیلی جذاب

    2- عده ای از مردم همچنان کوچ نشین هستند و آنها که در روستاها هستند معمولا فقط یک اتاق دارند. انگار که فقط میخواهند یک هفته بمانند وبروند.

    در این یک اتاق همه کنار هم میخوابند.

    مثلا عموجبار با همه خانواده اش همه در یک اتاق .

    3- در آن منطقه آب فراوان و زمین مستعد برای کشاورزی وخیلی زمینه های دیگر برای کار وجود داشت ولی متاسفانه عدم آشنایی با کشاورزی و ... باعث شده خیل ها به همان مبلغ ناچیز کمیته امداد دل خوش کنند ...

    4- در انجا خیلی تناقضات دیده میشود:مثلا با این همه فقر حاکم خیلی ها vcd دارند و فیلمهای مبتذل. بعضی ها برای چشم و هم چشمی بزهاشون را فروخته اند تا پسرشون لیسانس دانگاه آزاد بگیره و...

    در پایان عرض کنم که :هرکس از خوابیدن روی ناز بالش خسته شده ودوست داره کمی طعم سختی را بچشد و به این مردم کمک کند بسم الله

    در تابستان هم طلاب و بعضی گروههای دانشجویی و... به اونجا میرن

    اگر دوست داشتین شما هم بیاین

     



    همسخن ::: شنبه 86/4/2::: ساعت 9:2 عصر
    حواشی وارده: حاشیه

    صبحانه نان و ماست

    روز اول برای صبحانه نان و ماست آوردند.

    منتظر بودم که صبحانه بیارن ولی خبری نبود چند لقمه به زور خودم.

    روزهای بعد که نان  و ماست آوردند متوجه شدم که اونجا رسم صبحانه بر این است...

    چون در آنجا برق و به تبع اون یخچال نبود زود کره شیر را میگرفتند و تبدیل به ماست میکردن که فاسدنشه

    حاج آقا کیک نداری؟

    شب دوم برای شام رفته بودم چادر مش ساتیار  .در بین صحبتها گفت :حاج آقا کیک نداری؟

    تعجب کردم و نمیدانستم منظورش چیه ؟خندید و گفت: اینجا همه خانه ها کیک دارن حتما دیشب تو بدن شما هم رفته...

    فهمیدم منظورش ((کک)) بوده.

    خوشبختانه ما شب اول بیرون از خانه بودیم و شبهای بعد در مدرسه

    اما بعضی از دوستان که در خانه ها خوابیده بودن حسابی ککی شده بودن...



    همسخن ::: چهارشنبه 86/3/30::: ساعت 7:41 عصر
    حواشی وارده: حاشیه

    نماز شب

    نزدیک غروب رسیدیم به روستای تیک دوتا از بچه ها هم باید میرفتند یک روستای دیگر ولی بعلت تاریکی ماندند.

    بعد از چای و شام خوابیدیم .موبایل سید کمال را تنظیم کردیم که برای نماز صبح بیدار بشویم

    خیلی نگران بودم نکند نماز بیدار نشویم.

    با اینکه 2روز بود استراحت مناسب نداشتم و خیلی خسته بودم اما نصف شب بیدار شدم موبایل را نگاه کردم دیدم هنوز یک ساعت تا اذان مانده

    خواستم بخوابم اما احساس کردم خیلی خوابم نمیاد.

    حالا ما تو خونه نماز صبحمون را به زور میخونیم  (!) اما اینجا هوس کردم نماز شب بخونم.گفتم نماز شب زیر این آسمان پرستاره هم صفایی داره...

    آمدم برم وضو بگیرم احتیاطا چوب دستی عمو جبار را باخودم بردم (برای برخورد احتمالی با سگها) اونجا سگ خیلی زیاد بود اتفاقا به همه اعضا اعلام شده بود اگر سگ گازتون گرفت سریع به مرکز بخش برگردید واکسن هاری بزنید...منم دیدم مثل اینکه خطر جدیه

    تاچند قدم رفتم سگ بطرفم حمله کرد چوب را طرفش گرفتم و تکان دادم حالا در چند قدمی من ایستاده بود و پارس میکرد. هر کار کردم بی خیال نشد...همه سگهای روستا شروع کردن پارس کردن

    قلبم تالاپ تولوپ میزد

    با خودم گفتم :بچه نونت نبود ؟ آبت نبود ؟ نماز شب خوندنت چی بود؟

    تو اگر نماز شب خون بودی تو خونه نماز میخوندی. حالا اینجا...

    آخر پسر مش جبار بیدار شد و سگ را آرام کرد

    یک نماز خوف خواندیم وتا صبح خوابم نرفت . اما برای نماز صبح صبر کردم اول سید کمال بیدار بشه بعد من ، تاسگه گیر نده ...



    همسخن ::: چهارشنبه 86/3/23::: ساعت 12:3 عصر
    حواشی وارده: حاشیه

    روز 3شنبه بعد ازظهر با یک پیکان از مرکز بخش همراه با چند نفر دیگر رفتیم به روستای مورد نظر.فکر میکردم از ماشین پیاده میشم از رودخانه عبور میکنم و میرسم...

    بی معرفتا نگفته بودن کلی پیاده روی داره ؛ پیاده شدیم و راه افتادیم بعد از کلی راه وپایین آمدن از کوه عمو جبار را دیدیم 

    آماده بودیم به رودخانه برسیم که با قلاب رد بشیم اما از شانس خوب من یک پل زده بودن (بقول خودشون پل راست کرده بودن)

    چه پلی؟؟؟

     

    یک سنگ بزرگ وسط رودخانه بود چند تا چوب اینطرفش گذاشته بودن بعد باید از سنگ میرفتیم بالا از اونطرف میامدیم پایین بعد دوباره از چند تا چوب عبور میکردیم...

    وقتی از رود عبور کردیم دوبره رفتیم بالای کوه

    بعد از 2 ساعت پیاده روی بالاخره رسیدیم

     

     

     



    همسخن ::: پنج شنبه 86/3/17::: ساعت 1:29 عصر
    حواشی وارده: حاشیه

    جای شما خالی ما هفته گذشته رفتیم مسافرت البته تبلیغی نه تفریحی

    به یک جای عجیب؛

    ابتدا کوه، بعد گردنه، بعدش قله ،بعد برف ،بعد آفتاب ،سرما، گرما

    اینقدر کوه و گردنه رد کردیم که از هرچی کوه بود ...

     

    باور نمیکردم هنوز در ایران جایی باشه که مردم مجبور باشن برای رسیدن به روستاشون از سیم رد بشن (مثل تکاورها)

    یک خانواده کامل (پدر پسر نوه ها...) در یک اتاق یا چادر زندگی کنند.

    روستا هایی که از  آب،برق،گاز،تلفن محرومند یا فقط یکی از اونا رو دارن

    واز کمترین امکانات خبری نیست

    مردم نسیه زندگی میکنند...

    استان چارمحال و بختیاری

    شهرستان کوهرنگ

    بخش بازفت

    خلاصه اینکه مردم یک زندگی ابتدایی مثل هزار سال پیش دارند

    حرفای زیادی ازین سفر دارم که انشاالله در فرصت مناسب مینویسم

    و عکسهایی که خودم و دوستام گرفتیم میگذارم.

    این یک عکس از اینتر نت بقیه طلبتون

     

    بازفتگوسفنداشون را دارن اینجوری از رود عبور میدن

    آدمها مثل این گوسفندا از رود عبور میکنند...

    تابعد...



    همسخن ::: یکشنبه 86/3/13::: ساعت 6:56 عصر
    حواشی وارده: حاشیه

     

    ما مسمونا خرابه نشینانی هستیم که روی گنج نشسته ایم؛

    به اندازه ای ثروت داریم که اگر تا آخر عمرمون این گنجها رو استخراج کنیم و ازون استفاده کنیم بازم برای آیندگان هست.

    حالا برخورد ما مسلمانها با این گنج در طول تاریخ چگونه بوده؟

    دسته اول :مسلمونایی که ازین گنج خوب استفاده کردن و هم دنیا و هم آخرتشون را آباد کردند .(از صدر اسلام تا چند قرن...)

    دسته دوم: مسلمانهایی که میدونستند گنج دارن و به همین دل خوش کردن ودست رودست گذاشتن و فقط پز دادن که ما گنجی داریم چنین و چنان اما اونرا استخراج نکردن یا فقط در حد اینکه نمیرند اکتفا کردن(بعد از اون چند قرن، تا حالا هم بین نسل قدیمی هستن)

    دسته سوم:مسلمونایی که اصلا زدن زیرش و گفتند چه گنجی؟ چه کشکی؟ اگر ما گنج داشتیم که این اوضاع فلاکت بار را نداشتیم و اصلا منکر اصل ماجرا شدند...(بعضی نسل جدید)

    ...............................................................................

    البته دسته بندی جامعی نیست ولی تشبیه جالبیه 

     



    همسخن ::: شنبه 86/2/29::: ساعت 12:37 عصر
    حواشی وارده: حاشیه

    آیا فلسطینیها چون خودشون زمینهاشون را به یهودیها فروختند حالا گرفتار شدن پس حقشونه؟

    در یکی از وبلاگها از اینکه بعضیها میگن حقشونه انتقاد شده بود 

    ما یک نظری دادیم بعد گفتیم اینجا تو وبلاگ خودمون هم بذاریم:

    ما شریک غم همه مظلومان عالم هستیم

    البته اشتباهاتی داشتند ولی نباید گفت به خاطر اون کاری که اجدادشون انجام دادان ...

    یک آقای محترمی که اهل دروغ نیست میگفت: زمانی که ایرانی ها بعد از انقلاب به اسراییلی ها حمله کردن و چندتا تانک شبانه ازشون غنیمت گرفتن خودشون دو دستی تقدیم کردن...

    من نمیدانم ماجرای فوق دقیقا چی بوده اما الان انگار با الهام از انقلاب ما شجاع تر شده اند.
    البته همین چند ماه پیش بعد از هلاکت صدام حماس و مردم فلسطین تظاهرات کردن و شعار مرگ بر ایران دادن
    آدمهایی که اینقدر زود جو گیر میشن و به دوست قدیمی خودشان (ایران) فحش میدهند...

    خوبه بدانید بعضی علما کمک به فلسطینی ها را حرام دانسته اند چون ناصبی هستند.(بعضی هاشون نه همه)
    و...
    اما باوجود همه این حرفا ما ازشون حمایت میکنیم
    چون در مقابل یهود عنود هستند که هیچ کس بد تر از او نیست
    و مساله قدس به خودمون مربوطه نه 4تا فلسطینی
    و دلایل دیگر...



    همسخن ::: چهارشنبه 86/2/26::: ساعت 8:15 عصر
    حواشی وارده: حاشیه

    حکایت:

    منوچهر نوذری (خدا رحمتش کنه) تعریف میکرد که توی مدرسه هر کسی میگفت :من از یه چیزی بدم میاد.

    یکی میگفت شلغم 

    یکی خرمالو

    یکی اشکنه و...

    دیگر هیچ چیزی نمانده بود که یکی نگه من بدم میاد

    منم برای اینکه کم نیارم گفتم من از درشکه بدم میاد.

    بعدا بچه ها میخواستن سر به سرم بذارن میامدن کنارم صدای درشکه در میاوردن...

    .........................................................................

    برداشت اول:

    در ماجرای عشق و عاشقی هم همینطوره :خیلی ها برای اینکه کم نیارن میخوان عاشق بشن .

    عاشقی هم حتما یعنی اسم و شماره چند نفر را داشته باشن یا گاهی باهم تو خیابونا قدمی بزنن.

    غافل از اینکه پایین ترین مرحله عشق هم به این پستی و بی محتوایی نیست.

    این مطلب را در بعضی کتابها هم دیدم اشاره شده ...

    ................................................................................

    برداشت دوم:

    خیلی از موسسات و تشکیلات و حتی بنیانهای به اصطلاح فکری هم برای کم نیاوردن و سری تو میون سرا در آوردن شکل گرفته.

    توی این دوره و زمانه هیچ حرف مضحکی را نمیبینی که یه نفر به اسم مکتب فکری مطرح نکرده باشه و 4 تا آدم بیکار هم دنبالش راه نیفتاده باشند...



    همسخن ::: شنبه 86/2/22::: ساعت 4:50 عصر
    حواشی وارده: حاشیه

    <   <<   11   12   13   14   15   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 18
    بازدید دیروز: 46
    کل بازدید :446263


    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    همسخن - همسخن
    همسخن
    اندکی از آنچه ذهن ما را پر کرده ... طلبه حوزه علمیه خادم اهل بیت علیهم السلام

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<
    تشیع[10] . معارف[6] . کشکول[4] . تضاد[3] . امام[2] . خدا[2] . دبستان[2] . خانم[2] . دکتر[2] . رفیع پور[2] . ایران[2] . توسعه[2] . سیاسی[2] . سید[2] . فرامرز[2] . عمره[2] . غرب . فریب . قدرت شهوت کنترل خواسته حدیث زیبا امیرامومنین علی علیه السلام قان . قلهک . کار فرهنگی . معماری . مکروهات . مهری کویت قم نجف آیةالله حوزه سیاسی مراجع تقلید سیاست زندگینامه . موشک . میرحسین . نابرابری . نشان . نعمت . هدایت . ویران . یخچال . کارتر . کلیسا . شاه . شرق . شهبازی . شیطان، شیطان بزرگ، امریکا، مذاکره، روش مذاکره مقام معظم رهبری، ب . ظلم . علوم اجتماعی . گرمایش . محله . محمود . مردم . مسئولین . مستحبات . مطلوب . مظلوم . تیر . جامعةالزهرا . جامعه . جامعه اسلامی تذکرات کار فرهنگی سید حسن موسوی دانشگاه فرهنگ ادب ع . جامعه شناسی . جامغه الزهرا . جب . جریمه راهنمایی رانندگی پلیس نیروی انتظامی فرامرز رفیع پور جامعه . حدیث - نهج البلاغه - امیرالمؤمنین - کلمات قصار - اثر کار کوچک - . حضرت زهرا . حقوق زن زنان دفاع تعدد زوجات زن دوم مهریه . حمید بن قحطبه . حوزه . حکومت دینی . خاطره . ایرانی . باران . بد حجابی حجاب تلوزیون رسانه حکومت آخوند روحانی چادر روسری لج کرد . بیرونی . پایگاه مردمی . پرفسور . تجملات . آسایش . آشامیدن . آناتومی . آینده . اتاق خواب . اجحاف . احمدی نژاد . استعمار . اسلامی . افشار . رقابت . روحانیون . زن . زندگی - ظاهر - واقع - تکنولوژی - پیامد - ماشینی . سادات . ستم . سرمایش . سیاست . رئوف . رضا . خانه . خانواده . دریغ . دکتر . دولت . خمینی . خنثی . خواهران . خوردن . خیابان . خیریه . دانشگاه . انتخابات . اندرونی . انقلاب . انگلیس انگلستان مشکل دشمن دشمنی فرامرز رفیع پور جامعه . تعطیلی . تقلب . تلوزیون ماهواره فرهنگ دین صدا و سیما تربیت فرزند . تهران . تهویه .

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    همسخن - همسخن

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<